قیام لله

وقتی با توجیهات موهوم حق رأی و رشد سیاسی را از دانش‌آموزی که به‌تبع ارتباطات جمعی دانش بیشتری هم از نسل قبلی‌هایش در اختیار دارد می‌گیرید و بلوغ سیاسی و تلاش برای درک صحیح را از بخش مهمی از جامعه که خداوند او را بالغ و مکلف دانسته محروم می‌کنید ادامه‌ی خواندن→

بسم الله الرحمن الرحیم

آدم‌های بند ج کسانی هستند که تنها چون قرار به پر کردن لیست است، در لیست قرار گرفته‌اند، بند د هم کسانی هستند که می‌توان با این افراد با تسامحاتی جایگزین‌شان کرد ولی در مجموع صلاحیت‌شان به اندازه آن‌ها برای اینجانب محرز نشد. البته این لیست تسامح زیادی دارد چون بسیاری از این افراد را مستقیماً نمی‌شناختم و به مشورت‌های دیگرانی در مورد آن‌ها اعتماد کردم.
الف) آدم‌های صاحب صلاحیت بیشتر
۱- حمزه شکیب / نماینده خوب شورای شهر
۲- یاشار سلطانی/ افشاگر املاک نجومی و مدیر مسئول معماری‌نیوز
۳- غلامرضا قاسمیان/ رئیس قرارگاه جهادی و موسس مدارس مشکات و معاون اسبق حوزه تهران
۴- میثم مظفر / مدیرعامل سازمان تاکسیرانی
۵- بابک نگاهداری / کارشناس مدیریت شهری مرکز مطالعات شهرداری
۶- محمد لاریجانی/ فرماندار قوی در شمیرانات
۷- سیدمجتبی شفیعی/ رییس ستاد مدیریت سوخت دولت قبل

ب) آدمهایی با صلاحیت کمتر که میشود بهشان رای داد
۸- حسین الله‌کرم / دکترای بین الملل
۹- حسن بوچانی/ کارشناس و مشاور شورای شهر

ج) بعضی افراد که صلاحیت کافی برایشان احراز نکردم اما در مجموع نکته منفی بزرگی ندارند
۱۰- حسین راغفر / استاد دانشگاه اقتصاد و دغدغه‌دار در مورد تبعیض
۱۱- اقبال شاکری
۱۲- مهدی اقراریان
۱۳- طلایی
۱۴- تقی‌پور
۱۵- سروری
۱۶- سید مرتضی محمودی
۱۷- جلیل نیکزاد/استاندار دوره احمدی‌نژاد
۱۸- زهره لاجوردی
۱۹- اصغر جمالیفرد
۲۰- عبدالله لطفی
۲۱- پیرهادی

د) ذخیره
۱- سیدعلی ریاض / مجلس هفتم نایب رییس کمیسیون اصل ۹۰
۲- جلال ملکی/ سخنگوی آتش نشانی
۳- هادی ذاکری
۴- محسن نایبی
۵- مجتبی شاکری
۶- خسرو دانشجو
۷- رمضانی

ه) اصلاح‌طلبانی که آزادگی‌هایی دارند و اگر کسی می‌خواهد به اصلاح‌طلبان رای دهد میتواند به آن‌ها رأی بدهد ولی من حجت پیدا نکردم
۱- تندگویان
۲-حکیمی‌ور

سید ابراهیم رییسی اگر می‌خواهد جبهه انقلاب را نجات دهد باید خود از عرصه سیاست خارج شود و تبدیل به چهره‌ای اجتماعی شود. حتی بیانیه بدهد و بگوید در انتخابات آتی کاندید نخواهد شد یا حتی اگر اعتقاد دارد بگوید دیگر کار سیاسی نخواهد کرد. او باید از تبدیل آستان قدس به پاتوق ورشکستگان سیاسی هم خودداری کند. نباید مردم مثل شهرداری تهران کارهای او را برای دستیابی به قدرت ارزیابی کنند. بعضی کارهای شائبه ایجاد کن مثل حضور او در میان محرومان همراه خبرنگار نیز اصلاح شود. ادامه‌ی خواندن→

این به‌معنی نفی نهی‌ازمنکر در مواردی نظیر پوشش و… یا مطالبه از حاکمیت برای انجام‌وظیفه خود در حوزه فرهنگی و… نیست. به‌معنی کنار گذاشتن دفاع از مستضعفین جهان و… نیست. به این معناست که اگر هویت جامعی از جبهه انقلاب ارائه شود، مردم ما را در خدمت به خود، مسائل ملموس برای خود، نفی نابرابری و ظلم‌ها ببینند، آنگاه صدای حق ما را در مواردی نظیر اصلاح فرهنگ و دفاع از مستضعفین جهان می‌فهمند و با آن همراهی می‌کنند. ادامه‌ی خواندن→

خیلی از چهره‌های انقلابی که مورد بزرگداشت قرار می‌گیرند، تنها در حوزه‌ای خاص حرکتی انقلابی انجام داده یا بینشی روشن را ارائه کرده‌اند؛ اما ما چهره‌هایی ذوابعاد داریم که در بسیاری عرصه‌های انقلابی کارهایی در سطح اعلی کرده‌اند، اما تنها به‌خاطر شهرستانی بودن دیده نشده یا کمتر دیده‌شده‌اند، شهید سید محمد سعید جعفری قطعاً یکی از این چهره‌هاست. ادامه‌ی خواندن→

قلبی حسین رضوی و محمدحسین ذاکری دو نمونه از این تیپ شخصیت‌ها هستند که در قلب یک منطقه مورد نزاع و ناآرام در طول قرن گذشته یعنی کشمیر، یکی از چند کانون اسلامی-شیعی و طرفدار انقلاب اسلامی را شکل داده‌اند که به‌لحاظ کمیت و کیفیت علاقه‌مندی به انقلاب، تنه به تنه حزب‌الله لبنان می‌زند. ادامه‌ی خواندن→

تصویر رایج، مدافعین حرم را تنها به کسانی فروکاسته که به دنبال دفاع از حرم هستند؛ درحالی‌که تنها مسئله برای شهدای ما دفاع از حرم نیست، آنان به دفاع از اسلام، دارالاسلام و مستضعفین جهان در برابر مستکبرین نظر دارند. این شهدا اگر راه برایشان باز می‌شد، مستقیم به فلسطین و بسیاری نقاط دیگر دنیا از آفریقا و آمریکای لاتین و آسیای شرقی می‌رفتند تا از مستضعفین دفاع کنند. الآن مهم‌ترین عرصه برای این مجاهدان، بحران نزدیک‌تر و عمل به استراتژی امام است، یعنی راه قدس از کربلا می‌گذرد؛ در معنای آزادسازی کشورهای مسیر، برای پشتیبانی از مقاومت. ادامه‌ی خواندن→

نباید تصویر و پیش‌زمینه‌های ذهنی کارگردان، اصل تاریخ را مورد تغییر قرار دهد. چه اینکه تصویر سیمرغ از همین ماجرا واقعی‌تر و قابل‌هضم‌تر از این کاریکاتور از چمران و وصالی است. ادامه‌ی خواندن→

تا تهران آزاد نشود خط مقدم هرروز نگران معامله خود به خاطر یک‌مشت دلار آن‌هم دست‌نیافتنی است. امروز اگر فقط شهید شویم تا آینده بماند ممکن است امروزی هم نماند که به آینده برسیم. باید در تهران مبارزه کرد تا آینده و امروز شهید نشود. ادامه‌ی خواندن→

صاحبان اصلی انقلاب این جماعت‌اند. بدا‌ به‌حال کسانی که به این‌ها توجه ندارند و به امثال آنان خدمت نمی‌کنند. بدا به‌حال مسئولین اگر اولویتشان این برپادارندگان واقعی انقلاب نباشد. بدا به‌حال ما اگر مثل اینان به تکلیفمان عمل نکنیم. ادامه‌ی خواندن→

محمد قوچانی در شماره ۵۰ مهرنامه این‌بار در قامت روشنفکر درباری سخن گفته، از سلطنت صفوی دفاع کرده و آرمان‌هایی نظیر نهضت جهانی اسلام و اتحاد اسلامی را به مارکسیسم و عثمانی‌ها نسبت داده است. تلاش کرده برای سید جمال‌الدین اسدآبادی آغازگر نهضت بیداری پرونده‌سازی کرده و تخریب وحدت اسلامی را با حمله به شریعتی و مساوی دانستن او با سلفیه و آنچه مارکسیسم اسلامی می‌نامد، محقق کند. راه‌حل را نیز در مهدی بازرگان دیده که اسلام را برای ایران می‌خواست نه ایران را برای اسلام و برای همین چارچوب از کوروش و صفویه تقدیر کرده و در بقیهٔ نشریه نیز تلاش کرده برای آن تئوری‌بافی کند. ادامه‌ی خواندن→

در منطق حسینی، عدالت بر قدرت مقدم و اولی است و اساساً شرط مشروعیت قدرت و غایت آن، عدالت است و قدرت اگر بدون داشتن این شرط و بدون حرکت عینی در جهت تحقق آن باشد، مشروع نیست. برخلاف منطق اشعری‌مسلک‌ها که حکومت و ولایت را مقدم بر عدالت می‌دانند. ادامه‌ی خواندن→

غرض اینکه ممکن است رهبری پیامی بدهند، آدم‌های خوبی هم پیام‌آور باشند، صداقت هم به خرج بدهند اما آسیبی که در کُد و اعتماد و عدم اعتماد به افراد است که به‌آسانی قابل ‌جمع‌شدن نیست و برای همه مسئله می‌سازد ادامه‌ی خواندن→

یکی از کارهایی که محافظه‌کاران در کشور نهادینه کرده‌اند، ارجحیت دادن به کارهای بی‌روح و بی‌اثری است که ظواهری قابل تبلیغات کردن و تولید بیلان‌کار دارد، بدون اینکه تغییر واقعی روی زمین رخ دهد. در ضلع دیگر نیز تعدادی آدم حرفه‌ای برای چنین کارهایی ایجادشده که در بسیاری موارد نه کار ذره‌ای اثر دارد و نه آن‌ها ذره‌ای به کار اعتقاددارند، اما با انجام آن کارها از تأیید محافظه‌کاران بهره‌مند می‌شوند، لذا کارسازهای حرفه‌ای چنین حرکت‌هایی ایجاد می‌شود. حتی چنین کارسازهای حرفه‌ای در خارج از کشور با این چارچوب ایجادشده‌اند که رگ خواب مسئولین را یافته‌اند. ادامه‌ی خواندن→

اما در خط امام، دوگانه اصلی سیاست، اسلام ناب/اسلام آمریکایی و جنگ فقر و غنا، مستضعفین و مستکبرین و پابرهنه‌ها/مرفهین بی‌درد است. کسی‌که پایبندی به عناصر اصلی این اندیشه مثل احکام اسلام، استقلال، آزادی و بیش از همه عدالت به‌عنوان قلب این جبهه‌بندی ندارد، و در گفتار و عملش نمی‌توان چنین سابقه‌ای از او یافت، ولو خود را موافق حکومت یا انقلاب بنمایاند، جزو جبهه‌ حق به‌حساب نمی‌آید و نمی‌توان پشت او در عرصه سیاست حرکت کرد. ادامه‌ی خواندن→

در زمینه مطالعات مرتبط با نظام سلطه دستمان خالی است در صورتی که جبهه مقابل مطالعات ریزی درباره ما دارد و مبارزه‌‌شان با ایران کلی‌گویی نیست در حالی که ما در مبارزه با سلطه دچار کلی‌گویی بوده و با آدرس‌های غلط روبه‌رو هستیم. ادامه‌ی خواندن→

اما درباره این حرف مهمی که شما زدید، یک استدلالی درست کردند که باید به این مدیران بیشتر پول بدهید. انگار که حقوق فرد به‌اندازه پولی که زیردستش است باید باشد. برای همین است که حقوق عجیب بیشتر بین نفتی‌ها، بانکی‌ها، بیمه‌ها و شرکت‌های عمومی غیردولتی پیدا می‌شود. اگر این منطق است باید به کارمند حمل پول بانک‌ها بیشتر پول داد؛ کسی‌که تفنگ هم در دست می‌گیرد و پول مردم در دستانش است. این منطق یعنی چه؟ یعنی اینکه می‌گویید یک عده دزد سر کار گذاشتم، باید به این دزدها رشوه دهم که دزدی نکنند. مسئولین ما که این‌گونه نیستند. ادامه‌ی خواندن→

این منطقی است که با آن انقلاب کردیم و این منطقی است که اگر در نظام ما شاخص نباشد دیگر چه فرقی می‌کند؟! بالای سر پهلوی‌ها هم که شاخ نبود. آن‌ها هم آدم‌هایی بودند که زندگی اشرافی داشتند، مقابل سفارت‌خانه‌های خارجی خم می‌شدند و به حکم خدا کاری نداشتند. ما هم بگوییم که بندهٔ ریشو و پیرهن روی شلوار و برادر عزیز معمم و یک کسی هستیم… این نیست. ادامه‌ی خواندن→

شهبازی در مناظره تلویزیونی با نشان‌دادن فیش حقوقی یکی از معاونان وزارت بهداشت گفت: وی پیش از افزایش کارانه‌ها ۸۶۶ میلیون تومان کارانه دریافت کرده است کاش آقای وزیر به جای آن‌که برنامه‌های ثریا ومناظره را لغو کند پاسخ این ایرادات را می‌داد.

ادامه‌ی خواندن→