خیلی از چهرههای انقلابی که مورد بزرگداشت قرار میگیرند، تنها در حوزهای خاص حرکتی انقلابی انجام داده یا بینشی روشن را ارائه کردهاند؛ اما ما چهرههایی ذوابعاد داریم که در بسیاری عرصههای انقلابی کارهایی در سطح اعلی کردهاند، اما تنها بهخاطر شهرستانی بودن دیده نشده یا کمتر دیدهشدهاند، شهید سید محمد سعید جعفری قطعاً یکی از این چهرههاست.
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی از چهرههای انقلابی که مورد بزرگداشت قرار میگیرند، تنها در حوزهای خاص حرکتی انقلابی انجام داده یا بینشی روشن را ارائه کردهاند؛ اما ما چهرههایی ذوابعاد داریم که در بسیاری عرصههای انقلابی کارهایی در سطح اعلی کردهاند، اما تنها بهخاطر شهرستانی بودن دیده نشده یا کمتر دیدهشدهاند، شهید سید محمد سعید جعفری قطعاً یکی از این چهرههاست.
یکی مرد جنگی به از صد هزار
او هم کار اقتصادی میکند و کارخانه چوببری پدر را ارائه میکند، هم دروس رسمی و هم دروس حوزوی را تا سطح اجتهاد میخواند، هم مبارزه فکری، سیاسی، فرهنگی، نظامی و… میکند، هم برای رسیدگی به فقرا و خدمت به مردم مجموعه شورای یاری تهیدستان و بعدها حزبالله را تأسیس میکند، هم درون کرمانشاه و استانهای غرب کشور فعال است، هم تا تهران در فعالیتها مشارکت دارد، هم کارهای جهان اسلامی کرده و با هستههای مقاومت نظیر حزب رعد افغانستان، جنبش امل لبنان، حزبالدعوه عراق و… از قبل از انقلاب در ارتباط است و تلاش میکند با آنان همکاری کند. خلاصه جامعیتی عجیب دارد.
تیزبینی و برنامهریزی
تیزبینی نسبت به مسائل حاضر و پیش رو دارد، مثلاً از حمله عراق تا انحرافات سید مهدی هاشمی و حمایت بیجای آقای منتظری از او (در سال ۵۸)، گروههای تجزیهطلب و… موردتوجه اوست و به فراخور حال در مورد آنها اقدام انجام میدهد. لذا در زندگی او بسیاری از ترینها و اولینها را میبینیم، مثل تشکیل اولین کمیتههای انقلاب بهعنوان کمیته حفاظت شهری، آموزش مبارزین برای کارهای مسلحانه بعد از اجازه امام، برنامهریزی تشکیل کمیته مسجد قبا در تهران با محوریت شهید مفتح، تشکیل دادگاه انقلاب در کرمانشاه، اولین عملیات نظامی تاریخ انقلاب و نجات پادگان سنندج از گروهکها در ۲۸ اسفند ۵۸، شکل دادن تحصن در اعتراض به گروهکها و حضور آنان در انتخابات، تشکیل گروه پیشمرگان کرد مسلمان، برگزاری اولین راهپیمایی سکوت در اعتراض به رژیم شاه در کرمانشاه، تشکیل سپاه پاسداران کرمانشاه قبل از تأسیس رسمی سپاه، دفاع از پاوه با شهید چمران و شکستن تهمتهای آمریکایی و نهضت آزادی به او، استفاده از عبارت منافقین خلق در مورد سازمان مجاهدین خلق ۲ سال پیش از فراگیر شدن آن عبارت و… .
وحدت و تألیف قلوب با پایبندی به اصول
او محور وحدت است، اما وحدت حول اصول. این وحدت فراگیر است؛ نظیر وحدت علما که او با ارتباط با تعداد کثیری از آنان و پیگیری برای مواضع مشترک و اقدام متحد در مواردی نظیر مقابله با شاه یا دفاع از نظام سامان میدهد، وحدت اقوام و اقلیتها در منطقه کرمانشاه، سنندج، ایلام و…، وحدت گروههای دانشجویی و شکل دادن نهضت دانشجویان مسلمان غرب کشور در ۵ استان و… . او با کلام منطقی و برقراری روابط انسانی بسیاری از معاندین، مخالفین، اقلیتها و… را با خود همراه میکند. او بین معاند و غافل فرق گذاشته و حتی برای بسیاری از کردهای فراری که ظلمی به مردم و جنایتی مرتکب نشدهاند از جانب امام اماننامه گرفته و تعداد زیادی از آنان را برمیگرداند و حتی پاسدار و شهید میشوند. برای جلب قلوب بعضی از آنها پول جمع کرده و حتی برای بعضی غافلان جذب گروهکها شده کار ایجاد میکند تا ترک خیانت کنند. سران فرقه مذهبی اهلحق را پیش امام برده و آنان را از آن موقع تا امروز با جمهوری اسلامی همراه میکند یا حداقل از معارضه بازمیدارد. او برای این کار هیچ از اصول عقبنشینی نمیکرد، اما جوری عمل میکرد که راه را برای همه باز کند.
تدبیر
تدبیر کردن برای بحرانها و عدم برخورد منفعلانه یکی از ویژگیهای اوست. بهصورت نمونه تشکیل گروه چریکی پیچیده سلمان با همکاری شهید پیچک برای نجات کامیاران شکل میدهد که عملیات فریب اجرا میکنند. تدبیر برای وحدت بین روحانیت و عامل وحدت آنان برای انقلاب میشود. در زمان عدم همراهی پالایشگاه کرمانشاه، ماشینهای آن را مصادره میکند تا مسئولین ناهمراهش، همراه شوند. در زمان تحصن اعتراض به گروهکها در فرمانداری وقتی زن همسایه مزاحمت بلندگوهای تحصن برای کودکش را یادآوری میکند، از این تهدید با گره زدن ماجرا به حضرت علیاصغر و روضهخوانی فرصت میسازد. همواره براساس اعتقادش عمل میکند ولو با تعداد کم و آیه کمْ مِنْ فِئَهٍ قَلیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کثیرَهً بِإِذْنِ اللَّه را در برنامهریزیهایش دخیل میکند.
هویت فکری-فرهنگی
در کنار همه اینها هویت صرف سیاسی، نظامی هم ندارد و هویت اصلی او کار فکری و فرهنگی است، حتی در مقابله نظامی این کار را فراموش نمیکند و کلاس تفسیر قرآن، نهجالبلاغه و… شکل میدهد و هرچه از دین میداند را حتی از ۱۲ سالگی تلاش میکند در قالب سخنرانی، تبلیغ و کار فرهنگی به دیگران منتقل کند. همین رویکرد باعث میشود اخلاق مبارزه را هم رعایت کند، مثل مذاکره قبل از جنگ، شروع نکردن جنگ، اصل بر پذیرش تقاضای آتشبس، تفکیک محارب از شورش عادی و عفو غیرقاتلان، احترام به کشته دشمن و عدم شادی از کشته شدن آنها، رعایت و آموزش احکام جنگ، عدم استفاده از راههای غیرمتعارف نظیر گرفتن مایحتاج اولیه دشمن و… .
بااینهمه چنان امنیت، وحدت و آمادگی ایجاد کرده بود که کرمانشاه در شرایط حتی حمله منافقین نیز دچار هیچ مشکلی نشد و حتی فرمانده شهید کلاهدوز در تلویزیون صریحاً بعد از اعلام جنگ مسلحانه منافقین این ماجرا را در صداوسیما گفت. جالب اینجاست که همه این کارها در عمر کوتاه ۲۸ ساله او که در ۱۴ آبان ۵۹ به پایان رسیده انجامشده است.
کتاب اولین فرمانده حاوی ۴۰ روایت درباره زندگی او که به همت نشر معارف منتشرشده، دربردارنده تصویری از این اقدامات شهید است و خواندن آن برای هر فعال فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، جهادی و… بهویژه در شهرستانها که دچار آفت تهرانزدگی و دلبستن به پایتختنشینان شدهاند، راهگشاست.
همین مطلب در کانال جمهوری