-
نوشتههای تازه
- الگویی برای سازمان و حرکت جهادی: نگاهی به کتاب «رسم جهاد» در سالروز تأسیس جهاد سازندگی
- عاملان وضع موجود در موضع رهنموددهنده نشستهاند، آنان را رها نمیکنیم/محافظهکاران و غربگراها وضعیت موجود را رقمزدهاند/پشت سخنرانیهای انقلابینمایانه این روزها، دارند برای اجرای FATF به نظام و شورای نگهبان و مجلس فشار میآورند
- آزادیخواهی، ضامن اسلامیت حکومت و یک جهاد است
- راهبرد غرب و کاسبان تسلیم در ماههای آتی: تعامل پشتپرده با آمریکا، تعامل با اروپا، قفل کردن کشور مادرمذاکرهها
- نباید به خاطر وجود سوءاستفاده، اصل عدالت را زمین زد و راه چند جوان انقلابی را بست
دستهها
بایگانی برچسب: s
هر لحظه ای که می گذرد کربلای ماست
هر لحظه ای که می گذرد کربلای ماست همراه پا به پای ولی بین ما کجاست؟ آن کس که خسته نیست ز طی کردن سفر گرد ولی رها نکند لحظه ی خطر آن جا سکوت و سازش و ماندن گناه … ادامهی خواندن
آن دفعهها نشد ولی این بار میشویم
گر میخرند جنس خرابی مثال ما بهر فروش، راهی بازار میشویم گر با شکستن خودِ خود، زنده میشویم ما در پی تحقّق این کار میشویم ما با تمام ضعف و شک و ترس ماندهایم دل بستهایم، پیرو عمّار میشویم کوفی … ادامهی خواندن
از خویشتن فرار! پناهم بده امام
من که امید جز به جماران نبستهام با این که عهد خویش هزاران شکستهام از خویشتن فرار! پناهم بده امام پیش از شکست، فرصت من میشود تمام از نور و مهر و لطف تو من جان گرفتهام شاخص ز راه … ادامهی خواندن
من آمدم سوار شوم کشتی نجات!
وقتی که در حیات، به تکرار میرسیم با مشقهای مانده ی بسیار میرسیم وقتی زمین، برای نفس، تنگ میشود وقتی که قلب، سختتر از سنگ میشود من آمدم سوار شوم کشتی نجات! تا مثل اهل بیت، شود، مردن و حیات … ادامهی خواندن
حالا شکست خورده ی طوفان نفس خویش
آن یک پی بهشت و یکی خود بهشت بود اینها نتیجه ی عمل و سرنوشت بود دلخوش به یاری شهدا پا بنه به پیش تغییر تا کند به کفت سرنوشت خویش ضعف و خراب کاری ما پاک میشود وقتی که … ادامهی خواندن
من آمدم شکستگیام را دوا کنی (تقدیم به حضرت معصومه)
حالا که جز به حبل ولا اعتصام نیست با این که عزم و همّت و اخلاص، تام نیست من آمدم شکستگیام را دوا کنی یاری برای ماندن در جبههها کنی جز بر در حریم شمایم امید نیست هر کس قبول … ادامهی خواندن
هر راه که رفتیم به مقصد نرسیدیم
یک عمر دویدیم و دل از خویش بردیم هر راه که رفتیم به مقصد نرسیدیم بشکسته تر از خویش ندیدیم در این عمر هر ذکر که گفتیم جوابی نشنیدیم