از آغاز حرکت مثل تمام کارها شبهات شروع شد: آیا رهبری از کار راضی است؟ این تلقی غلط از رابطهی امت و امامت که باید برای هر کاری از رهبری کسب تکلیف کرد. از اول انقلاب تا به حال بوده است. این گفتمان تعطیل عقل چقدر فرصتها را سوزانده است. بارها به وسیلهی رهبر انقلاب استناد به جملات خصوصی و حرف های خلاف محلهای عمومی از ایشان نفی شده است. افراد به جای آن که بر اساس گفتمان کلی رهبری و نکات مطرح شده به وسیلهی ایشان در جلسات عمومی و علنی، به دنبال فرمان ویژه هستند. بعضاً هم با این شبهه که رهبری نظرش این هست یا نیست و… تحلیل و کار را رها کرده در یک حالت تعلیق به سر می برد که فرمانی برسد
بسم اله الرحمن الرحیم
اشاره: این یادداشت دو هفته بعد از تسخیر سفات انگلیس در تهران نوشته شد.
سفارت انگلیس و ادامه ی حرکت
۸ آذرماه تسخیر سفارت انگلیس صورت گرفت. تبعات بعد از آن و اتفاقات حین آن، با وجود ایجاد موج شدید خبری و آثار مثبت و منفی برای کشور به ناگهانفروکش کرد. طرح شبهه ها، موج خبری متحد ضدانقلاب، طرح موارد با ارزش خبری بالاترمثل پهباد، خسته شدن و از صحنه بیرون امدن و ایام محرم و… همه و همه موجب سکوت واز دست دادن فرصت و بسیج زدایی از کنش گران این واقعه شد. گرچه بعد از موج تأییدها و تکذیب های این دو هفته، گفتگو در مورد گذشته ی این حرکت، در حال حاضر وجهی ندارد (و مصداق ماندن دسته در بن بست بعد از پایان ایام محرم است!)اما بعضی مصالح و سکوت ها و خروج از صحنه ها، صحبت از ادامه ی حرکت را ضروری می سازد.
نظر شخصی نگارنده
واقعیت آن است که نگارنده از سال ۱۳۸۵ جزو موافقین تجمعات اعتراضی علیه سفارت ها نبوده است و طراحی کارهایی مثل اعزام به لبنان در جنگ ۳۳ روزه، فرودگاه مهرآباد ومواردی از این دست به تبع نپذیرفتن این مدل اعتراضات بود. دلایلی مانند روتین و روزمره شدن اقداماتی مانند اعتراض به سفارت ها و توهم تکرار نوستالژی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و درگیریهای بی حاصل دو سر حزب الله پلیس و دانشجو، رخ دادن نقطه ی خمینی شاهد باش ما اع تراضکردیم با کتک خوردن (احساس انجام و رفع تکلیف)، حرکت غیر قابل تعمیم به حضور مردم،در موضع اتهام قرار گرفتن نظام به خاطر محذوریت های دیپلماتیک، عدم وجود رشد جدی نیروها در کارهای از این دست و… این تحلیل را رقم زد که نگارنده و جمعی دیگر درست یا غلط در طول این سال ها در چنین جمع هایی به جز موارد خاص آن هم بدون تعرض به سفارت شرکت نداشته یا در برنامه ریزی و اجرای آن همکاری نکنند مثل همین تجمع و به دنبال انجام کارهای دیگری باشند.
ما وانگلیس
اما واقعیت آن است که تجمع ۸ آذر، نماد اعتراض مردم ایران بود، بغض فروخورده ای که در همه ی این سالها علیه دخالت ها و اقدامات ضد ملت ایران به وسیله ی انگلیس شکل گرفته بود، ازمشروطه و اشغال ایران و نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد تا همکاری علیه ایران و تحریم کشور، قضیه ی آیات شیطانی، حمله به سفارت ایران در لندن، ممانعت از دستی یابی ایران به انرژی هسته ای با فشار سیاسی و اقتصادی و حتی اعلام رسمی مقابله ی امنیتی که با ترور شهید شهریاری تحقق یافت، ساماندهی شورش های سال ۸۸ و …
دستاوردهای۸ آذر
۸ آذر نشان داد که مردم و دانشجویان خشمگین تر از نهادهای مسئولند و این نه فقط حکومت که مهم تر از آن مردمند که به مقابله ی این حرکت برخواسته اند. اگر فشارها بر کشور اضافه شود، مردم اقدامات غیر قابل پیش بینی و محاسبه انجام می دهند و ممکن است در سراسردنیا اقداماتی خارج از چارچوب های تعریف شده ی نظام سلطه صورت بگیرد. ۸ آذر بسیاری از خطرها را از کشور رفع کرد و دشمن را حتی از تحریم نفت و… منصرف کرد. ۸ آذرغیرت و غرور ملی را به دنبال داشت. ۸ آذر انگلیس و ضد انقلاب و سفرای خارجی ومتزلزلین و متوهمین سازش طلب و جنگ گریز داخلی را دست پاچه کرد و در یک کلمه مشت دهان کوب به دشمن شد.موجی از حمایت های تشکل های خارجی از این حرکت شکل گرفت و حتی تحلیل گران خارجی رسانه های نظام استکباری و بعض سخنگویان دیپلماتیک و ایدئولوژیک غربی نیز به این خشم مردمی و ضرورت جدید نظر اذعان کردند.
شبهاتی برای تمام فصول
از آغاز حرکت مثل تمام کارها شبهات شروع شد: آیا رهبری از کار راضی است؟ این تلقی غلط از رابطه یامت و امامت که باید برای هر کاری از رهبری کسب تکلیف کرد. از اول انقلاب تا به حال بوده است. ای گفتمان تعطیل عقل! چه قدر فرصت ها را سوزانده است. بارها به وسیله ی رهبر انقلاب، استناد به جملات خصوصی و حرف های خلاف محل های عمومی از ایشان نفی شد هاست. افراد به جای آن که بر اساس گفتمان کلی رهبری و نکات مطرح شده به وسیله ی ایشان در جلسات عمومی و علنی، به دنبال فرمان ویژه هستند. بعضاً هم با این شبهه که رهبری نظرش این هست یا نیست و… تحلیل و کار را رها کرده در یک حالت تعلیق به سر می برد که فرمانی برسد. حال که باید بر اساس آن گفتمان کلی بسته به شرایط اقدام کرد، نه این که مثل ربات منتظر این بود که کسی دکمه ی آدم را بزند. خیلی اوقات شرایط جوری نیست که رهبری بتواند جیزی بگوید و اصلاً درست هم نیست که بگوید. فرضاً اگر برای سفارت آمریکا از امام سؤال می کردند،امام به خاطر محذوریت های جایگاه رهبری قبل از حرکت، قطعاً نمی توانستند تأییدکنند. البته باید در چارچوب هدایت و رهنمودهای کلی رهبری عمل کرد، اما تکلیف راباید بر اساس نیازهای هر لحظه تشخیص داد.
چه نبایدکرد؟
به فرض عدم رضایت رهبری و وجود برخی آسیب ها و ناهماهنگی ها و نسنجیدگی ها!، ما با واقعه ای اتفاق افتاده مواجهیم که آثار مثبت بسیاری داشته است – گرچه بعضی مسائل منفی مثل عدم توان شورای متحصنین در مدیریت نیروهای خودسر یا حتی نفوذی در سفارت وجود داشته است – حال چه باید کرد، باید سر کج کرد و ذکر «غلط کردیم» و «خمینی شاهد باش مااشتباه کردیم» سر داد؟ سرگرم دور باطل تایید و تکذیب حرکت شد؟ یا باید از فرصت به وجود آمده استفاده کرد؟ باید مثل تمثیلی که ابن کوا درباره مردم کوفه به معاویه گفت : «آنان با هم در کاری متفق می شوند،سپس دسته دسته خود را از آن بیرون می کشند.» عمل کرد و مثل تاریخ شیعه هزینه ی اصلی کارها را داد و ان ها را انجام داد و بعد در لحظه ی میوه چینی مثل مشروطه ونهضت ملی نفت و تنباکو… کنار رفت؟ یا پازل بی بی سی و رسانه های بیگانه که بین خودشان اختلاف است و می گویند اشتباه کریم و چیزهایی از این دست را پر کرد؟ باید در میان کارهای روزمره حماسه ی خلق شده را به دست فراموشی سپرد؟ باید انتظار داشت مسئولین کشور و مسئولین دستگاه دیپلماسی از کار استقبال کرده اند و بگویند آفرین بردانشجویان ما که قراردادهای بین المللی را نقض کردند؟ (گرچه می توان انتظار داشت که آن ها در پاسخ بحث های دیپلماتیک سوابق خیانت های انگلیس علیه ملت ایران رایادآوری کنند و ابراز خشم ملت ایران را ضمن انجام وظایف دیپلماتیک خود اعلام کنند)باید به خاطر شبهات کرکره را پایین کشید؟
دعوا سر خسته نشدن است
«کار دو جناح حقّ و باطل که باهم مبارزه می کنند و به یکدیگرضربه می زنند، بدیهی است. همچنان که جناح حق به باطل ضربه می زند، باطل هم به حق ضربه می زند. این ضربه ها تبادل پیدا می کند و وقتی سرنوشت معلوم می شود که یکی ازاین دو جناح خسته شود و هر که زودتر خسته شد، او شکست را قبول کرده است… و آن بخش از تاریخ اسلام که این قدر فاجعه آفرینی شده است؛ این اصل وجود نداشت؛ به خاطراینکه آن ها باهم پیوند و ارتباط نداشتند و زود احساس شکست می کردند و زود خسته میشدند و میدان را خالی می کردند؛ در نتیجه دشمن هم جلو می آمد». (بیانات مقاممعظم رهبری در جمع فرماندهان، مسئولان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی و جمعی از جانبازان انقلاب اسلامی به مناسبت روز پاسدار ۰۵/ ۱۰/ ۱۳۷۴) «به افغان ها نگاه کنید! در رأس کار، آدم های حسابی بودند؛اما طبقه ی خواصِ منتشر در جامعه، جواب ندادند. یکی گفت: «ما امروز دیگر کار داریم.»یکی گفت: «دیگر جنگ تمام شد. ولمان کنید، بگذارید سراغِ کارمان برویم؛ برویم کاسبی کنیم. چند سال، همه آلاف و الوف جمع کردند؛ ولی ما در جبهه ها گشتیم و از این جبه هبه آن جبهه رفتیم. گاهی غرب، گاهی جنوب، گاهی شمال. بس است دیگر!» خوب؛ اگر این گونه عمل کردند، همان کربلاها در تاریخ، تکرار خواهد شد!» (بیانات در جمع فرماندهان لشکر۲۷ محمّد رسول اللّه ص ۲۰/ ۰۳/ ۱۳۷۵)
چه باید کرد؟
در کوتاه مدت و بدون فوت وقت و توهم اثرگذاری بلند مدت:
- باید این جایگاه تاریخی و دستاوردها را –فارغ از نوع نگاه به اصل حرکت – تبیین کرد.
- باید سابقه ی دخالتها و خیانت های انگلیس علیه ایران بدن فوت وقت تبیین شود؛ و در قالب همایش، نشریه،بروشور و نمایشگاه، این ها را در دانشگاه ها و محیط های عمومی نمایش داد. البته باید توجه کرد که نباید شیطان اکبر بودن امریکا مورد خدشه قرار گیرد که خط خبری بعضی رسانه های ضدانقلاب چنین بود.
- افکار عمومی خارجی در این زمینه مورد خطاب قرار گیرد. جنبش های بین المللی بیداری اسلامی واشغال وال استریت و… باید مستقیماً و از طریق ابزارهایی مثل شبکه های اجتماعی بدون فوت وقت و با حضور نیروهایی مطلع از حداقل های زبان خارجی(که اکثریت دانشجویی است) مورد خطاب قرار گیرند. کاری که از ابتدای بیداری اسلامی و جنبش وال استریت به آن بی توجهی شد.
- شورای متحصنین بایدخیلی سریع از لاک انفعال بیرون آمده و به بیان باقی مطالبات اقدام کند.
- کارهای واقعی برای قطع روابط مثل گسستن پیوندهای سیاسی و اقتصادی و رسانه ای و… به صورت حداکثری پی گیری شود؛ و مسئولین مختلف تقنینی و قضایی و حقوقی مورد خطاب و مطالبه قرار بگیرند.
- حمایت مردمی ازاین اقدام دانشجویی و مقابله با انگلیس باید به صورت جدی نمایش داده شود.
- فرستادگان کشورهایی که در طول این مدت با این فضا همراهی کرده یا در کارناوال سفرا شرکت داشته اند مورد خطاب قرار گیرند.
- دستاورد نشاندن پهباد باید مورد پی گیری واقع شده و دخالت در امور داخلی و تجاوز نظامی کشور به صورت جدی در فضای داخلی و بین المللی مورد سؤال واقع شود؛ و توانمندی های نظامی کشورنیز تبیین شود.
- قبل از آن که تاریخ نویسان مغرض تاریخچه ی ان را بنویسند جا دارد خیلی سریع، از جانب شورای متحصنین مستندسازی روند شروع حرکت و انجام و بازتاب آن انجام شود در قالب نشریه و سایت و… انعکاس یابد
- باید عملیات های بعدی روی نقش آفرینی کنش گران این حرکت طراحی شود
- از همه مهمت ایده ها و قالب های جدیدی برای نقش آفرینی جنبش دانشجویی در مسائل سیاست خارجی و بین المللی طراحی شود.
همین مطلب در تریبون مستضعفین و عدالتخواهی