از کسانی نیستیم که صرفاً با تنزه طلبی به نفی دیگران دست می زنند و از سوی دیگر نیروهای موجود را واجد شرایط لازم و حامل گفتمان انقلاب نمی دانیم اما در این فضا و نظر به نیروهای موجود به نحوی حداقلی تلاش می کنیم تا به سنگن شدن کفه ی انقلاب بر اساس صلاحیت های فردی نسبت به بقیه تصمیم گیری کنیم و برای جلوگیری از سیطره ی شرکت های سهامی قدرت و ثروت و اطلاع رسانی و یک شبه عدالتخواه شده ها و کسانی که به دنبال سهم خواهی هستند، از بین گزینه های موجود به انتخاب دست می زنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
- انتخابات مجاس نهم به شکر خدا بار دیگر با حضورمردم در اوج گرانی و مشکلاتی نظیر مسائل بازار ارز و سکه، تحریم و… بار دیگر مشت دهان کوبی به تمام یاوه پردازان و مأیوسان و از راه برگشتگان داخلی و استکبار جهانی شد. بار دیگر مردم جلوتر بودن خود را از نخبگان نشان دادند، و فرصت های بسیاری مقابل نظام و دولت و مجلس و انقلاب باز شد.
- اما در سطح نخبگان سیاسی حاضر در انتخابات، یک عقب گرد شدید به قبل از سوم تیر مشاهده شد. عدم وجود گفتمان و تقلیل منازعه از تکاپو سر گفتمان و برنامه برای اداره ی کشور به برچسب زنی های سخیف سیاسی در قالب دو قطبی بدون مبنای دو لیستی که هر دو از جناح راست موسوم به اصول گرا منشعب شده اند، بر مبناهای موهوم ساکتین فتنه و انحراف، یادآور انشقاق قبیلگی چپ و راست بود و نخبگان سیاسی و فرهنگی و علمی کشور نیز به وظیفه ی خویش عمل نکردند. جنبش دانشجویی منفعل تر از همیشه به برگزاری جلساتی سیاست زده اکتفا کرد. تنها اقدام موثر و جدی و نقش آفرینی تخصصی برنامه و نامه های بسیج علوم پزشکی تهران برای برگزاری دو جلسه ی مناظره بین کاندیداها در حوزه ی سلامت بود.(+) جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز به صدور بیانیه هایی کلی بررسی حضور و غیاب و فعالیت تفصیلی نماینده ی تهران اکتفا کرد و عملاً کار دیگری از کسی انجام نداد و جنبش دانشجویی دو دستی انتخابات را تقدیم سیاسیون کرد. تنها و جدی ترین کار گفتمانی و بر اساس اصول، فقط انتخاب آگاهانه بیانیه ی مجمع مطالبه ی مردمی مشهد مقدس بود، که در فضای سیاست زده ی فعلی دیده نشد.
- تداوم این فضای خطرناک، سیاست زده و راست و چپ جدید ایجاد شده و جنگ باطل علیه باطل، ذیل نام لیست های فراگیر، بدون حمل هیچ گفتمان جدی ای خطر برای آینده ی سیاسی کشور و مشخصا ریاست جمهوری است. احمدی نژاد و اصول گرایانی که صندلی های دولت و مجلس هفتم و هشتم و نهم و شورای دوم و سوم را اشغال کردند. در نتیجه ی گفتمان ساخته شده تا سوم تیر بودند، که سقفش ساده زیستی و مردم گرایی و عدم معارضه با انقلاب بود و در عمل ضعف این نگاه حد اقلی گفتمانی که منتج به سه تیر شد، خود را در لیبرالیسم سیاسی و فرهنگی و اقتصادی این مدعیان اصولگرایی و یک شبه عدالتخواه شده ها نشان داد و شکسته شدن تابوهای مختلف در عرصه های مختلف از تقنین و اجرای طابق النعل بالنعل اجماع واشنگتن تا مذاکره با آمریکا، و ولنگاری شدید فرهنگی و برخوردهای سیاسی با این ولنگاری و طرح های کارشناسی نشده و صدالبته موجی از جوانان سرگرم شده به دعواهای حول افرادی که هیچ تفاوت مبنایی و گفتمانی با اصلاح طلبان و تجدید نظر طلبان جز اظهار زبانی اعتقاد به ولایت فقیه و پی گیری منویات !!!! رهبری و نه احکام حکومتی و فرامین آشکار ایشان را در پی داشت. رویکرد ساختار زده ای که بعد از فتنه همه چیز را در سازمان دهی صرف حزب الله به نیت تدوام کف های فتح شده در سوم تیر دیده است، و هزینه های میلیاردی خرچ شده در حوزه های مختلف سیاسی و فرهنگی و رسانه ای و…. برای همین مسئله بدون یک گفتمان جدی مبتنی بر بسط حداقل های کسب شده در سوم تیر در چارچوب مبانی انقلاب اسلامی و عینی کردن آن ها در قالب شاخص ها و مطالبات عینی مغفول واقع شده است. تداوم این فضا به معنای عقبگرد شدید در انتخابات ریاست جمهوری و احتمالا تقلیل دوباره ی منازعه بین احمدی نژاد و قالیباف و هاشمی و لاریجانی و موسوی های سابق و یا جدید خواهد بود که قطعاّ جز به ناامیدی مردم، بازماندن انقلاب از جهش های بزرگ (آن هم در انفتاح و گشایش بی سابقه ی بین المللی ) نخواهد انجامید. و قطعا گفتمان توبه کاران دیروز که هنوز که هنوز است با بسیاری از مبانی رهبری و امام مثل اهمیت نقش مردم و آزادی در نظام اسلامی قائل نیستند و عدالت و آستقلال به صورت عینی و نه شعاری در منطق و برنامه های آنان جایی ندارد،و تنها دغدغه شان مقابله با التقاط و روشنفکری و ساکتین فتنه است، توانایی حمل این گفتمان را نخواهد دادشت.
- نمی توان از نمایندگان بی مبنای لیست های موجود، که در بسیاری موارد صرفاً بر اساس روایط تعیین جبهه نموده اند، نوید مجلسی انقلابی را نمی دهند، کسانی که مهم ترین شاخصه شان تلون، نگاه سیاست زده، ارتباطات مشکوک قدرت و ثرت و اطلاع رسانی، سیاست زدگی و مواردی از این دست است، و انتخاباتی در ون گفتمان انقلاب را با بدترین خرچ ها و بداخلافی ها پیش برده اند، ناتوان از تداوم این گفتمان اند. بعضی تخلفات و دخالت بعضی نیروهای ممنوع از فعالیت سیاسی مثل لیست هو المطلوب در مشهد که بر خلاف انتخابات گذشته که به حمایت از متحد پرداخت به حمایت از پایداری پرداخت، و لیست های مشکوک مشابه مثل اصولگرایان اصلح ونسل سومی های انقلاب اسلامی در تهران جزو سایر این آسیب های حاصل از عدم داشتن گفتمان مشخص است. موج تهمت تخریب علیه حجه الاسلام بحرینی در مشهد از جانب بعضی عناصر مدعی که به صورت ساندویچی لیست های هو المطلوبی می دهند، خود
- بر اساس مبانی امام و رهبری لیست ها حجتیت ندارد اما واقعیت آن است که لیستی و هماهنگ رای ندادن هم اثر ندارد، اما مشکل آن جاست که لیست های موجود ظرفیت حمل گفتمان انقلاب اسلامی را ندارد. بسیاری بچه های حزب اللهی مستقل به ویژه در شهرستان ها یا نتوانستند بالا بیایند یا مجبور به استعفا شدند یا وارد انتخابات نشدند ، جای خالی علما و مساجد و بسیجی ها و نخبگان محلی دانشگاهی …… در این انتخابات خالی بود. در بعضی از شهرستان ها با تهمت و تهدیدهای وواهی از حضور اصلاح طللبان و جریان فتنه و ضرورت اتحاد (نه بر سر مبانی که بر سر تبانی های انتخاباتی) که غلط بودن آن از روز اول اشکار بود، موجب جلو انداخته شدن نیروهای غیر اصلح وبعضاً ناصالح شد. که اگر بخواهد تداوم بیابد و عرصه بر راس های دیروز و آلترناتیوهای بی مبنا و سیاسی آن ها رها شود، صدها گام به عقب خواهد بود. نتیجه این که سراغ دارم آدم هایی از همین دو لیست فراگیر در شهرستان ها که یا جزو دمشنان جدی نظامند یا هم دست بعضی مفسدین که حتی از پیشنهاد رشوه به فعالین دانشجویی نیز ابایی ندارند.
- ظرفیت های به حاشیه رانده شده ی نسل دوم انقلاب، در فضای گفتمانی ایجاد شده به وسیله ی نسل سوم، ذیل ادای سهم هر یک از آرمان های انقلاب و با عینی کردن آن ها باید به پیش برود، استقلال خواهی و عدالتخواهی و آزادی خواهی، باید گفتمانی و با شاخص پیش برود، در کنار مبارزه با التقاط مبارزه با تحجر، توجه به جمهوریت نظام ذیل اسلامیت، پرسش و شاخص های کلیدی گذاشتن برای برنامه های عینی نه کلی گویی ها باید راه خود را نشان دهد. گیجی برای درماندن در انتخابات و نیافتن کاندیدهای دارای حداقل های گفتمان انقلاب که در بسیاری از شهرها فراگیر بود، باید زنگ خطباشد تا با ارد کردن گفتمان انقلابی و تلاش برای حضور حاملان آن در صحنه فضای سیاسی کشور هدایت شود، فرصت انتخابات به عنوان لحظه ی تشخیص حرکت از مبانی به مصادیق، باید مورد اصلاح و استفاده ی جدی واقع شود.
- از کسانی نیستیم که صرفاً با تنزه طلبی به نفی دیگران دست می زنند و از سوی دیگر نیروهای موجود را واجد شرایط لازم و حامل گفتمان انقلاب نمی دانیم اما در این فضا و نظر به نیروهای موجود به نحوی حداقلی تلاش می کنیم تا به سنگن شدن کفه ی انقلاب بر اساس صلاحیت های فردی نسبت به بقیه تصمیم گیری کنیم و برای جلوگیری از سیطره ی شرکت های سهامی قدرت و ثروت و اطلاع رسانی و یک شبه عدالتخواه شده ها و کسانی که به دنبال سهم خواهی هستند، از بین گزینه های موجود به انتخاب دست می زنیم.
- به کسانی که ایجابی رای می دهم و دارای حدنصاب صحیح و کامل نمایندگی اند
- مجتبی رحماندوست
- زهره طبیب زاده نوری
- محمد جمال خلیلیان اشکذری
- آدمهایی که این درجه ی از صلاح در آنها یافت نشده اما در مجموع میتوان آنها را با مصالح و بعضی نقاط خاص از بقیه برتر دانست
- اسمعیل کوثری
- علی اصغر زارعی
- زهره الهیان
- احمد توکلی
- روح الله حسینیان
- محمود دهقانی محمود آبادی
- حمید رسایی
- علی رضا زاکانی
- پرویز سروری
- محمد سلیمانی
- حسین فدایی
- مهدی کوچک زاده
- علیرضا محجوب
- حسین مظفر
- الیاس نادران
- حسین نجابت
- بیژن نوباوه وطن
- ۳٫ آدمهایی که این قدر حجت برای رای دادن به آنها نیست، اما به مصالحی میتوان آنها را جزء لیست قرار داد
- محمدحسین استاد آقا
- فرهاد جوانمردی
- غلامرضا مصباحیمقدم
- بتول نامجو
- سیدمهدی هاشمی
لیست دوره اول به همراه لیست قوت و ضعف نماینده ها
چند توضیح:
۱- چرا از شرکت سهامی قدرت و ثروت افرادی در این لیست هست؟
در متن این مطلب و مطلب دور اول توضیح دادم که تا وقتی که لیستی بر اساس اصول انقلاب شکل نگیرد و صرفا تعدادی فرصت طلب با عناوینی موهوم و پز انقلابی بدون مبنای جدی و گفتمان انقلابی و برنامه صرفاً بر اساس روابط در صحنه هستند اصلا لیستی رأی نمی دهم. به ویژه لیستی که یک سرش جناح راست و لابی گر های حرفه ای مجلس باشند، سرانش را هم امام تحذیر داده باشد که فقط برای حوزه ی قم لیست مشخص کنند، بعد برای کل کشور لیست تعیین کنند. قضصد داشتم علیه این مجموعه ها و سوابق شان یادداشتی بنویسم که بنا به مصالحی، منصرف شدم.
۲- چرا محجوب در این لیست هست؟ پز غیر لیستی رای دادن است؟
در قوت و ضع ها در دور اول، ویژگی هایش آورده شده بود. اجمالاً این که خدمات مثبتی مثل نگه داشتن گفتمان کارگری در گفتمان انقلاب و عدم تبدیل آن به گفتمان مارکسیستی، تنها تریبون واقعی کارگران در مجلس که از حقوق آن ها دفاع کرده به نظرم عناصر مهمی است که در کنار برادران لیبرال جبهه ی متحد و پایداری که اصلاً برنامه ای برای این ها که ندارند هیچ، در گفتمان شان هم چنین چیزهایی نیست به نظرم حضور او لازم است که البته در مقابل، نگاه سیاسی خانه ی کارگر، حمایت از هاشمی و موسوی پیش از فتنه و تبلیغات با منبع نامشخص و حتی بی ربط (نمونه ای که خودم در اینترنت گذاشتم ) در کارنامه شان هست، از این طرف از ادبیات ایشان بیشتر نگاه سوسیال دموکرات برمی آید اما نشانه ای دال بر مکاری با فتنه از ایشان یافت نکردم. در مجموع به نظر حضور ایشان در کتنار لیبرال های اصولگرانما می تواند به احقاق حقوق بخشی از مستضعفین یعنی کارگران کمک کند.
37 Responses to جنگ باطل علیه باطل+لیست دور دوم انتخاباتی و قوت و ضعف نماینده ها