اسازوکار جمنا که عملاً رئیسی تنها راهحل آنان برای بقای آن است و در چند ماه گذشته جز منفعل کردن بخشی از بدنه جبهه انقلاب به انتظار آمدن دود سفید از دودکش تابلوی جدید اصولگرایان نداشته است، بدون تفکر برای حل مشکل هویت شترگاوپلنگی اصولگرایان (که در هیچ موضوعی جز مقابله با حضور جناح روبرو در قدرت توافق ندارند و بسیاری از آنان در کارهای رقیب نظیر سرمایهسالاری، تنشزدایی، خارج کردن مردم از نقشآفرینی در حاکمیت، دامن زد به تبعیض و… مناقشهای ندارند)، رفع معضل محافظهکاری آنان و نداشتن هیچ گفتمان و سابقه عملی برای حل مشکلات کشور و مردم که منجر به اقبال مردم شود ؛ بیش از همهچیز فضا را برای برنامه سران اصولگرایان و اصلاحطلبان برای تبدیل فضای سیاسی کشور به فضای تثبیتشده دو گروه بزرگ تبدیل میکند که قدرت مانند توپ بین آنها پاس داده بشود و کسی خارج از این چارچوب توانایی نقشآفرینی سیاسی و شکستن حلقههای قدرت را نداشته باشد؛ ولو اینکه اسم این سازوکار عباراتی نظیر شورای سیاستگزاری و جبهه مردمی و باشد و دو حزب بزرگ نباشند، اما سازوکار همان است. چنانکه امثال محمد قوچانی از شکلگیری جمنا و انتخاب رئیسی بهعنوان گزینه منتخب آن در همین چارچوب حمایت کردهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اشاره: این مطلب همزمان با طرح آقای رئیسی در انتخابات در فروردین ۱۳۹۶ نوشته و در فضای مجازی منتشر شد.
حضور آقای رئیسی در انتخابات، از جهاتی مبارک است:
- رویش جدید در فضای سیاسی که نشان میدهد فارغ از چند چهره همیشگی مثل رضایی، لاریجانی، ولایتی، قالیباف، توکلی، حداد و… که ۱۲ سال است در همه انتخابات مطرح میشوند در کشور قحطالرجال نیست و کسیکه تا همین ۵-۶ ماه قبل اصلاً کسی جزو گزینهها حسابش نمیکرده و عضو رسمی احزاب نبوده، وارد فضای سیاسی میشود. از یکسو ایشان برای عموم مردم نیز جدید هستند که ابتدابهساکن، فضای منفی کمی نسبت به ایشان وجود دارد.
- آقای رئیسی در یک سال گذشته در آستان قدس خدمات مختلفی انجام داده است: فضای اشرافی در رأس آستان قدس و دوری مسئولین آستان از مردم و نخبگان را شکسته، بدنههایی انقلابی در علموفناوری، مدیریت و بهویژه کارهای جهادی به آستان قدس برده و خدماتی به محرومین، نظیر بردن بعضی از آنها به آستان، دیدار مسئولین آستان و ارسال گروههای جهادی به سراسر کشور و… صورت گرفته است.
- مطالبات مردمی و خودجوشی برای حضور آقای رئیسی در انتخابات هست که حاصل خدمات صورت گرفته است و سیاسیون و برخی علما نیز به انحای مختلف از ایشان دعوت کردهاند.
اما نکاتی منفی در مورد حضور ایشان وجود دارد:
- میوه حضور ایشان هنوز نرسیده است، ایشان مدت کوتاهی ریاست آستان را در دست داشته است، هنوز عموم مردم طعم خدمترسانی ایشان را نچشیدهاند و ایشان بهویژه در بحثهای اقتصادی آستان قدس نتوانسته تاکنون تغییرات بنیادین ایجاد کند که بخشی از آنها در کوتاهمدت هم میسر نیست؛ برخلاف محمود احمدینژاد در سال ۸۴ که ۲ سال نهتنها در تهران که در بسیاری شهرستانها و حتی در عتبات در بدو امر، خدمترسانی آشکاری کرده بود و در کشور مقبولیت فراگیر داشت و حتی در تهران رأی اول را به دست آورد. لذا ایشان درجایی است که سعید جلیلی در ۹۲ ایستاده بود، یعنی تنها بخشی از حزباللهیها، نخبگان سیاسی و… به ایشان نگاه مثبت دارند و بدنه عمومی مردم این تصویر را از ایشان ندارد. چهبسا اگرچند سال دیگر ایشان در آن شغل میماند، محبوبیت فراگیر مردمی برخوردار میشدند.
- ایشان یک پسزمینه قضایی-امنیتی دارد که میتواند به پاشنه آشیل ایشان و سرریز شبهات طرف مقابل تبدیل شود، چه اینکه آنان در طول سالهای گذشته بهویژه بر نقش ایشان در اجرای فرمان امام در اعدام منافقین در سال ۶۷ اشارهکردهاند که البته افتخاری برای آقای رئیسی است، اما میتواند برای اتاق فکر گازانبر امکان ایجاد گازانبری جدیدی را فراهم کند.
- گفتمان، تشخیص دقیق از مسائل کشور و برنامه برای اداره کشور را تاکنون نه از سخنان آقای رئیسی و نه از عملکرد ایشان نمیتوان برداشت کرد. چهاینکه جایگاههای مسئولیتی ایشان جز یک سال گذشته نیز در زمینهای نبوده که شناخت فراگیر نسبت به مسائل کشور در آن موجود باشد، شنیدهها هم از ستاد و اطرافیان ایشان، همین مسئله را تقویت میکند که دیگرانی دارند برای ایشان مواردی آماده میکنند.
- آقای رئیسی در سازوکار جمنا واردشده و این یعنی امضای تعهدنامهای مبنی بر اینکه برنامهها و تیم ایشان با تأیید و انتخاب مجموعه نامحبوب، سهیمهای اصحاب قدرت و مورد سؤال جمنا صورت بپذیرد. علاوه بر پذیرش این سازوکار غلط و سهمیهای که امید به تغییر را عملاً منتفی و ایشان را به محافظهکاران پیوند میزند؛ آنچه در سازوکار تشکیل جمنا و تحرکات بخشهایی از حاکمیت برای جمنا و آقای رئیسی صورت گرفته، در فضای عمومی این تصور شکل خواهد گرفت که ایشان کاندیدای حاکمیت است و احتمال زیادی دارد آنچه در ۷۶ بر سر ناطق نوری و ۸۴ بر سر قالیباف آمد، برای ایشان تکرار شود. چهاینکه برخلاف کمپین ۹۲ جلیلی که کاملاٌ از پایین به بالا بود و هیچ گروهی تا اردیبهشتماه از او حمایت نکرد و تنها مطالبه خودجوش وجود داشت، بخشهای مهمی از کمپین دعوت آقای رئیسی از بالا است، گرچه یک بدنه قابلتوجه مردمی و خودجوش هم از ایشان حمایت میکند.
- آستان قدس رضوی بهعنوان یکی از مهمترین و بزرگترین بنگاه عمومی غیردولتی بخش مهمی از اقتصاد ایران بهشمار آمده و خیل کثیر مجموعههای اقتصادی، کمکهای مردمی، اوقاف و… دارد. بهتبع این توان مالی و بودجه بزرگ، دارای زیرمجموعههای متعدد و بزرگ فرهنگی، اجتماعی و… بهشمار میرود. همه کشور ریاستجمهوری نیست و اگر بنا به خدمت هست، آستان قدس خودش مجموعه کوچکی نیست و میتواند تحول بزرگی در اقتصاد، اشتغال، تولید و حوزههای دیگر فراهم بیاورد. درصورت شکست آقای رئیسی هم از فردای انتخابات ایشان به سرنوشت محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران دچار شده و هر اقدامی که انجام دهد، از آن برداشت سیاسی خواهد شد.
- حاشیههای نحوه حضور سیاسی آقای رئیسی کم نیست، مثلاً نحوه بازنمایی خدمات و بهویژه دیدارهای ایشان با محرومین (قبلاً در جمهوری به اقدام ایشان و شهردار تهران اعتراض شده بود https:t.mejomhouri297)، بدسیلقگی در نحوه اعلام کاندیداتوری که علاوه بر رفتن زیر بار جمنا، تصویری کاریکاتوری از عدم شرکت محمود احمدینژاد در جلسات همزاد جمنا در ۸۴ یعنی سازوکار شکستخورده شورای هماهنگی نیروهای انقلاب داشت، با این تفاوت که محمود احمدینژاد با تیزبینی در جلسه شرکت نکرد و یکی از حضار جلسه نظر او را برای اولویت خدمت بر جلسات سیاسی مطرح کرد، اما آقای رئیسی دلیل عدم حضور خود را زلزله مشهد اعلام کرد، اما مهمترین نیروی میدانی مقابله با زلزله یعنی شهردار مشهد را به جلسه فرستاد که خود نقض غرض است.
- سازوکار جمنا که عملاً رئیسی تنها راهحل آنان برای بقای آن است و در چند ماه گذشته جز منفعل کردن بخشی از بدنه جبهه انقلاب به انتظار آمدن دود سفید از دودکش تابلوی جدید اصولگرایان نداشته است، بدون تفکر برای حل مشکل هویت شترگاوپلنگی اصولگرایان (که در هیچ موضوعی جز مقابله با حضور جناح روبرو در قدرت توافق ندارند و بسیاری از آنان در کارهای رقیب نظیر سرمایهسالاری، تنشزدایی، خارج کردن مردم از نقشآفرینی در حاکمیت، دامن زد به تبعیض و… مناقشهای ندارند)، رفع معضل محافظهکاری آنان و نداشتن هیچ گفتمان و سابقه عملی برای حل مشکلات کشور و مردم که منجر به اقبال مردم شود ؛ بیش از همهچیز فضا را برای برنامه سران اصولگرایان و اصلاحطلبان برای تبدیل فضای سیاسی کشور به فضای تثبیتشده دو گروه بزرگ تبدیل میکند که قدرت مانند توپ بین آنها پاس داده بشود و کسی خارج از این چارچوب توانایی نقشآفرینی سیاسی و شکستن حلقههای قدرت را نداشته باشد؛ ولو اینکه اسم این سازوکار عباراتی نظیر شورای سیاستگزاری و جبهه مردمی و باشد و دو حزب بزرگ نباشند، اما سازوکار همان است. چنانکه امثال محمد قوچانی از شکلگیری جمنا و انتخاب رئیسی بهعنوان گزینه منتخب آن در همین چارچوب حمایت کردهاند.