این دایره گسترده موجب شده تا کوشکی مشاور امین از مسائل فردی و شخصی مثل انتخاب رشته تا مسائل ملی سیاستگذاری های فرهنگی و سیاسی نقشآفرینی کند. این نقشآفرینی گاهی گامی جلوتر در حد همراهی و مشاوره لحظهای دادن یا حتی حضور در فعالیتهای انقلابی را در خود دارد، مثلاً با خانواده در جمع دانشجویان متحصن در فرودگاه مهرآباد در جنگ غزه حاضر می شود. بسیاری چهرههای مهم رسانهای و فکری را پشتیبانی کرده است، مثلاً پشتیبان برنامههای تولیدی آنها در رسانه ملی واقع شده است، کسانی که بعدها به همین واسطهها فرصتهایی یافته و حتی مشهور شدهاند.
پیش درآمد: این یادداشت را ماهها پیش نوشته بودم تریبون به تازگی منتشرش کرده است.
اشاره: محمدصادق کوشکی نامی آشنا در دانشگاهها و رسانهها است. حمله روشنفکران در رسانهها و شبکه های اجتماعی به کوشکی- که در ادامه تخریب نیروهای انقلاب در دوره دولت یازدهم پس از حمله به معترضان فرودگاه، محمود کریمی، منتقدان ژنو، حتی ابراهیم حاتمی کیا به بهانه نقد سینما و مدیریت فرهنکی صورت گرفته – فرصتی است تا به بازخوانی پدیدهای به نام محمد صادق کوشکی بپردازیم.زندگی محمد صادق کوشکی
محمد صادق کوشکی متولد آباده در شمال استان فارس است. به تبع شغل پدر، در شهرهای مختلف، سکونت کرده است. با انقلاب و جنگ همراه شده و از دوران دبیرستان در جبهه حضور داشته است. از همان دوران به دنبال نقش آفرینی سیاسی و فرهنگی بوده و حضور در جبهه او را از اطلاع از وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور باز نداشته است، به تعبیر خودش در جبهه روزنامههای حتی دو هفته را برایش جمع میکردند و میآوردند، چون می دانستند پیگیر این مسائل است. بعد از جنگ در سال ۶۹ به دانشگاه امام صادق (ع) آمده و در رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی تا مقطع ارشد به تحصیل پرداخته است. موازی آن با حضور در کلاسهای دانشکده صدا و سیما به جمع دانش در حوزه ارتباطات و رسانه پرداخته است. مطالعات گسترده دوره دانشجویی او در حوزههای مختلف تاریخ، فرهنگ، سیاست، ارتباطات، علوم انسانی و…. سرمایه عظیمی برای او فراهم کرد. موازی آن وی به حضور فعال در رسانهها در قالب نوشتن یادداشت، مقاله، مصاحبه، طنز و… پرداخت. در ضلع هنری نیز بازیگری، نویسندگی و کارگردانی در صدا و سیما را در کارنامه خود ثبت کرد. سپس در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دوره دکترای خود را به پایان رساند و بعد از آن به تدریس دروسی نظیر سیاست خارجی، حکومت در اسلام، مدیریت راهبردی فرهنگی، سیاست و فرهنگ در خاورمیانه، روش تحقیق، چغرافیای سیاسی ایران و روابط فرهنگی بین الملل، جامعهشناسی سیاسی ایران، ریشههای انقلاب اسلامی ایران، نوسازی و دگرگونی سیاسی، جنبشهای اسلامی معاصر، اندیشهی سیاسی اسلام، دیپلماسی در اسلام، اندیشه سیاسی در اسلام و ایران، تاریخ اسلام، اندیشهی سیاسی امام خمینی(ره)، آشنایی با قانون اساسی ج.ا.ا، تاریخ تمدن، تاریخ اسلام و زبان تخصصی خاورمیانه در دانشگاه های مختلف امام صادق(ع)، امام حسین(ع)، خبر، تهران مرکز، تهران و…. پرداخت که با عضویت در هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون فارابی سپس دانشگاه خواجه نصیر و در نهایت گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران همراه بود. از سوی دیگر در حوزه مدیریتی نیز سوابقی نظیر عضویت و همکاری در تاسیس پژوهشکده مطالعات راهبردی در سال های ۷۷ و ۷۸، مدیریت دفتر هنر و ادبیات در مرکز اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۹- ۱۳۸۴) و طراحی و مدیریت بیش از ۵۰ طرح تحقیقاتی منتشر شده در آنجا در کارنامه او به چشم می خورد. وی بیش از همه با شرکت گسترده در دورههای آموزشی و مطالعاتی با موضوعاتی نظیر تاریخ تمدن و غربزدگی در ایران، جامعه شناسی سینما، جریانشناسی سیاسی معاصر ایران، روش تحلیل و نقد سیاسی تولید علم، ضرورتها و زمینهها و ، سخنرانی در دانشگاهها، محیطهای مردمی، نظامی و…. با موضعات متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دینی شناخته شده است. راهنمایی، مشاوره و داوری دهها پایان نامه، چاپ مقالات متعدد رسانهای و پژوهشی، و چاپ چندین کتاب با موضوعاتی نظیر اسلام و شهرسازی، هویت و الگو درباره الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، سبک زندگی به روایت انقلاب اسلامی، کادرسازی برای انقلاب با محوریت اندیشه امام و رهبری، مروری بر تاریخچه سازمان مجاهدین خلق، تأملاتی در اندیشه سیاسی امام خمینی، جستاری در سیاست مطلوب قرآن کریم و کتابی داستانی در مورد انقلاب اسلامی با نام برگی از باغ بخشی از کارنامه پژوهشی ایشان است.
به دنبال علم نافع و پاسخگویی به نیازهای زمانه
کوشکی میتوانست مثل بسیاری چهرههای فرهنگی و علوم انسانی به چاپ مستمر و منظم کتاب و مقاله علمی و پژوهشی و…. بپردازد. اما از ابتدا تلاش کرد تا بر اساس نیاز زمانه به دنبال نقشآفرینی باشد و داشتههای علمی و نظری خویش را در این مسیر به کار ببندد. این مسئله او را به همکاری مستمر با رسانه ها، جلسات متعدد آموزشی و سخنرانی و مشاوره دادن به مجموعههای فعال در حوزههای مختلف فکری، سیاسی، فرهنگی، علمی و …. کشید. چنان که در چهرههای دیگری مانندحسن رحیمپور همین دغدغه اثرگذاری و پاسخگویی به نیازهای زمانه به چشم میخورد، دغدغهای که شاید آنان را از کارهای منظم و بلندمدت دیگران بازدارد، اما علاوه بر رفع نیاز انقلاب آنها را به حوزههای مختلف وارد میکند. این دغدغه او را به ورود به حوزههای مختلف و حتی قالبهای مختلف از صدا و سیما تا نوشتن داستان و حتی نگارش طنز کشانده است.
نقش آفرینی برای جنگی که هست
کوشکی رزمنده از جنگ برگشته است، اما در جنگی که بود نمانده است. در فضای جنگ بعد از پیام قطعنامه زندگی خود را تنظیم کرده تلاش کرده هم در عرصه مبارزه علمی و جنگ فقر و غنا که امام گفته بود حاضر شود، هم در عرصه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم به نقش آفرینی بپردازد. او چون چهرههایی مثل سعید قاسمی دریافت که باید در عرصه های جدیدی به مبارزه پرداخت و در جنگی که هست نقش آفرینی کرد، نه ماندن در نوستالوژی جنگی که بود. اگر هم به جنگی که بود میپردازد، در راستای تبیین عرصههای جنگی که هست است.
اماممحوری
کوشکی فرزند انقلاب است، و آموخته که محور و جهتگیری اصلی انقلاب را از بنیانگزار آن باید به همراه داشته باشد. مطالعات مواد خام از جنس تاریخ و جغرافیا و…. زیاد انجام داده، اما چارچوب کلی فکری خود را بر نظام فکری امام راحل سامان داده است. صحیفه امام را بارها دوره کرده و پایاننامه های دوره ارشد و دکترای خود را نیز بر محور آن سامان داده است. ورود او در حوزههای مختلف بر اساس این جهت گیری است، ملاک نقد و موضع گیری هایش مستند به آن است و تلاش می کند تا این خط را در حوزه های مختلف سیاسی و فرهنگی دنبال کند. مستقیماً هم بارها به اندیشه امام پرداخته است. در پاسخ بسیاری سوالات و تلاش برای یافتن جهتگیری افراد، آنها را به رجوع به صحیفه و بازخوانی آن دعوت میکند.
جامعیت و ورود به حوزه های مختلف
کوشکی به حوزههای مختلف ورود کرده است. این ورود هم متضمن شناخت مبانی و شاخصها است، هم پیگیری دقیق آخرین اخبار مربوط به این حوزهها. از سوی دیگر چون او به فضای مدیریتی هم ورود داشته، دغدغه یافتن ساز و کارها و مشکلات آن را دارد، لذا هم خود انتزاعی نیست، هم به واسطه مخاطبین و کسانی که از او مشورت می گیرند، از اشکالات ساختاری این مجموعهها با خبر است. لذا از او از الگوی پیشرفت مطلب هست، تا اندیشهی سیاسی اسلام، بیداری اسلامی، تاریخ انقلاب اسلامی، تولید علم، جنگ نرم، جهان اسلام، تاریخ اسلام، روابط ایران و جهان، یاست داخلی و خارجی، عدالتخواهی، فرهنگ و نقد فرهنگی، هنر دینی و حتی طنز! این جامعیت و ورود به حوزه های مختلف نظام فکری او را به هم نزده و در ذهن او هر چیز در جای خودش واقع است، در هر حوزه که مورد سوال قرار می گیرد فی البداهه و منظم، ابعاد مختلف مسئله یا پاسخ به آن را منظم، بررسی می کند.
عدالتخواهی و نقد غیرمحافظه کارانه و روحیه حر و آزاد
این مبانی و شاخص های انقلابی او را به عدالتخواهی و نقد غیر محافظه کارانه کشیده است، او در این زمینه هم حر و آزادانه عمل می کند. نقدهای او هم به جهتگیریهای کلان انقلاب و خط امام مبتنی است، هم دغدغه مستقیم در راستای تحقق عدالت و حمایت از مستضعفین مبتنی است. این نقد به دلیل عدم تعلق او با ادبیات تند و تیز همراه است. به این معنی نیست که هیچ جا اشتباه نداشته، بر مسائلی خاص پافشاری بیش از حد نداشته یا قابل نقد هم نیست، اما هر انسان منصفی که با او رو به رو بوده می داند از آن دغدغه های انقلابی و عدالتخواهانه برآمده است. دغدغههایی که او با آن زندگی می کند. زندگی ساده در یک خانه اجاره در جنوب غرب تهران. هرگاه هم به این نتیجه میرسد که باید بر اساس مبنای دینی از یک موضع خاص تغییر موضع دهد بیپروا انجام میدهد یا از برچسب خوردن نمیهراسد. مثلاً وقتی حرکت خلاف اصول انقلاب دولت هفتم را میبیند به انتقادات جدی میپردازد، از دولت نهم حمایت میکند در موضع اشکالات میایستد و جزو منتقدین جدی دولت میشود، اما در موضع فتنه جزو اولین افرادی است که به روشنگری پرداخته و در دههها جلسه به تبیین فتنه و مقابله با فتنهگران میپردازد، حتی این مقابله فقط فکری نیست، جایی که لازم است مثل یک بسیجی عادی به مقابله با منافقین و ضد انقلاب میپردازد. از سوی دیگر سوژه نقد او هم به تبع حوزههای مختلف متنوع است از نقد فرهنگی و سینما، تا اسلام آمریکایی و گروه های منحرف مذهبی تا مسئولین متخلف تا مفسدین اقتصادی، حتی تشکلها و مسئولین انقلابی که ضعفهایی دارند، در این مدل نقد جای می گیرند.
نو آوری
کوشکی با مطالعه است، اما این مطالعات بر تکرار دانسته های دیگران مبتنی نیست. به تعبیر خودش تنها متفکری که اثرش کامل و صفر تا صد برای یادگرفتن خوانده امام خمینی است و باقی آثار را یا برای نقد کردن دیده یا این که به صورت موارد خام تاریخی و …. از آن ها استفاده کرده است. این باعث شده ضمن ورود در حوزه های مختلف، نوآوریهایی را به همراه داشته باشد، که حاصل فکر خود او و رجوع به مبانی برای پاسخ به مصادیق است، حتی زمینههایی را تدریس کرده که کسی قبل از او وارد آن نشده یا به صورت ورود او ورودی نکرده است.
اولویت قرار دادن دانشگاه و رسانه و تربیت نیرو برای انقلاب
کوشکی تربیت نیرو برای انقلاب و آگاه سازی و تبیین را اولویت اصلی خود قرار داده است. فرصت های مختلف نقش آفرینی برای او مهیا است، اما او ترجیح داده است، تا محور فعال کردن دیگران قرار گیرد. لذا هر فرصتی را از سخنرانی های بعضا چند بار در یک روز در شهرهای مختلف و رفتن از این فرودگاه به آن ترمینال و..، تا مصاحبه مدام و مشاوره های پیاپی دانشجویان و فعالان سیاسی و فرهنگی علاقهمند تا مشاوره دادن به مسئولین در سطوح مختلف و… نمونهای از این دغدغههای او است. دغدغهای که باعث شده حتی به کسانی که منتقد او بودهاند یا علیه او اقداماتی را سامان دادهاند، هم حتی مشاوره دهد. اتاق همیشه باز و تلفن همیشه پاسخگوی او برای گروه ها و افراد و دانشجویان مختلف همیشه محور بوده است. در رسانه نیز به کارهای مختلف تن داده است. ضمن این موارد، نگاه انسانی به آدمهای دور و برش داشته است، یعنی آن ها صرفاً افرادی که می توان به آنها محتوایی را منتقل کرد نبوده است از وضع زندگی و درس و کار تا پرونده قضایی و فعالیت و…. این افراد را پیگیری می کند. این آگاهی به گونه ای است که بر اساس میزان آگاهی و مخاطب خود بحث هایش را تنظیم می کند، مثلاً برای دانشجوی پزشکی مثال آماده حتی تاریخی مثل مرحوم میرخانی را دارد، برای فعالان علم و فناوری و هسته ای مدل خاص و…..
مشاوری امین و حضور در پشتیبانی از اقدامات خودجوش و انقلابی جوانان
این دایره گسترده موجب شده تا کوشکی مشاور امین از مسائل فردی و شخصی مثل انتخاب رشته تا مسائل ملی سیاستگذاری های فرهنگی و سیاسی نقشآفرینی کند. این نقشآفرینی گاهی گامی جلوتر در حد همراهی و مشاوره لحظهای دادن یا حتی حضور در فعالیتهای انقلابی را در خود دارد، مثلاً با خانواده در جمع دانشجویان متحصن در فرودگاه مهرآباد در جنگ غزه حاضر می شود. بسیاری چهرههای مهم رسانهای و فکری را پشتیبانی کرده است، مثلاً پشتیبان برنامههای تولیدی آنها در رسانه ملی واقع شده است، کسانی که بعدها به همین واسطهها فرصتهایی یافته و حتی مشهور شدهاند.
دغدغه جهان اسلام
در کنار این موارد دغدغه جهان اسلام و جبهه جهانی مستضعفین هیچگاه از او دور نشده است. از تدریس و سخنرانی در این عرصهها، تا پیگیری تا حتی سفرهای چندباره سالیانه از خرج شخصی به کشورهای بیداری اسلامی و حتی مستضعفین غیر مسلمان و ارتباط گیری و راهنمایی یا ایجاد خوراک فکری برای داخل کشور در این زمینه از اقدامات منظم کوشکی است.
کنش گر سیاسی غیر جناحی
کوشکی مثل حوزه فرهنگی در حوزه سیاسی هم حضور پر رنگ دارد. منتها چون به هیچ حزب و جریان و گروهی وابسته نیست، تیغ تیز نقد را به همراه دارد، نیز از گروه های انقلابی و خودجوش مردمی پشتیبانی فکری و عملی میکند. حتی برای این که نشان دهد، می توان این گونه نقشآفرینی کرد در عرصههای مختلف حاضر میشود. مثلاً برای الگوسازی کار انتخاباتی در پاسخ به محاجه بعضی گروههای مستقل که اگر درست است چرا خود شما این مدل وارد نمیشوی، دو بار کاندید انتخابات میشود و حاضر به قرار گرفتن و رفتن در لوای جناحها و پذیرفتن شروط آن ها هم نمیشود. نقشآفرینی دارد اما به دنبال سهمی از قدرت نیست. گروههای مردمی را هم به عبور از افراد به دنبال قدرت فرا میخواند. این پایبندی به اصول، خود را در عدم خرج های گسترده تبلیغاتی در انتخابات، رفتن به سراغ محموعههای مردمی، عدم تبلیغات خارج از زمان قانونی و…. نشان داده است.
دغدغه اخلاقی
کنار همه این موارد دغدغه اخلاقی دارد، مثلاً از ترس اثر کردن شهرت روی خود از انجام بعضی کارها مثل برنامه های مداوم رسانه ای خودداری می کند، اما از عرصه نیز نمیگریزد. در صحنه است، اما صحنه بر او غلبه ندارد.
دغدغه حفظ جمهوری اسلامی
نوع ورودها و دغدغه ها و نقدهای او موجب شده تا حاشیههای زیادی به ویژه از جانب بعضی تنگنظران برایش ایجاد شود، حاشیههایی که از دست دادن چندباره شغل، شبنامه و تلاش برای تخریب انتخاباتی، ممنوعیت از دعوتشدن به دانشگاهها از جانب بعضی تشکلهای فراگیر انقلابی و… را به همراه داشته است. اما موضعگیری او را تغییر نکرده است. ممکن است حتی در برابر این رفتارها سخنی نیز گفته باشد، اما مصلحت جمهوری اسلامی را از نظر دور نداشته است، به موضعگیری علنی علیه بعضی نهادهایی که این اقدامات را سامان دادهاند دست نزده است.
این ها به این معنی نیست که نقدی به محمدصادق کوشکی وارد نیست، مثلاً او می توانست روحیه تشکیلاتی تر و جمعیتری داشته باشد، یا در بعضی موضعگیری ها ملاحظات و مصالحی را بیشتر مدنظر قرار دهد، یا اولویتگزاری دقیقتری در سوژههای نقد یا میزان ضریب دادن به آن داشته باشد یا …. مهم این است که دکتر محمدصادق کوشکی یکی از حلقههای جبهه فرهنگی انقلاب است که بسیار بیشتر از یک نفر به استفاده رساندن به این جبهه کمک کرده و میکند و نسخه نخنمای تخریب در رسانهها و شبکههای اجتماعی که از آغاز دولت جدید به عنوان یک استراتژی برای جریان روشنفکری به کار گرفته شده است، نه روی او اثر خواهد داشت، نه مشتاقانی که از او استفاده میکنند.
تبلیغات دکتر محمدصادق کوشکی در انتخابات مجلس هشتم
همین مطلب در تریبون مستضعفین