گنجشک ها ویزا نمی گیرند
سجّیل در منقار می گیرند
طاغوت ها از ضربه آن ها
با پیل ها، حتی، زمین گیرند
بسم الله الرحمن الرحیم
گنجشک ها ویزا نمی گیرند (۱)
سجّیل در منقار می گیرند
طاغوت ها از ضربه آن ها
با پیل ها، حتی، زمین گیرند
نمرودهای ظالم تاریخ
با یک تکان پشّه می میرند
هامان و فرعون ها و قارون ها
تزویرو زور و زر که می سازند،
سرمست، از شیرینی قدرت
قانون دنیا را نمی بینند
چون سامری، یک لحظه بی موسی
در کار صدها فتنه بر ایلند
پیراهن عثمان شان برکف
صد فتنه را در خواب می بینند
نخ های شان بر صورت مار است
افعیّ موسی را نمی بینند
یا ظاهری همپای موسیها
از پشت خنجرها به کف گیرند
هم دل به رهزن های این صحرا
هم دوستی با کاروان دارند
یک عده هم چون مردم کوفه
بذری به خرمن ها نمی کارند
وقتی درون کربلا جنگست
بر تلّ کوفه چلّه می آرند
وقتی معاویّه به منبر رفت
عزلت نشین از دیده می بارند
خود را برای صبح پیروزی
از سختی هجرت نگه دارند
حتی اگر لازم شود روزی
بر دشمنان خود را به چنگ آرند
هامان و قرعون ها و قارون ها
حتی درون شهر ما هستند
یک عده هم از شهر ما امروز
بر مردمان کوفه پیوستند
یک عده را با کوفه نسبت هست
یک عده هم با شام همکارند
جز میوه ممنوعه از این ساق
از این گلستان برنمی داند
هرگز از این کشتی که می کارند
یک خوشه را حتی نمی چینند
از پستی و بالای این تاریخ
یک جرعه هم عبرت نمی گیرند
گنجشگ ها در شهر ما هستند
گنجشک ها ویزا نمی گیرند
۱- نام شعری معروف از نزار قبانی شاعر معاصر عرب
One Response to گنجشک ها ویزا نمی گیرند