این استراتژی را میتوان «مظلوم مقتدر» نامید با محوریت نمایش مظلومیت مردم برای مطالبات به حق، درگیر کردن مردم در مقاومت، نمایش اقتدار کشور علی رغم ظلمها و فشارها، نمایش دروغ بودن ادعاهای مسئولین و رسانههای غربی و در نهایت مقاومت مردمی
بسم الله الرحمن الرحیم
تحریم جزو محوریترین راهبردهای دشمن در برابر جمهوری اسلامی است. این راهبرد تلاش دارد تا چند اتفاق اساسی را پیگیری نماید:
۱- ایجاد سد مقابل روند طبیعی پیشرفت انقلاب
۲- ناامید کردن مردم با تغییر در زندگی روزمرهشان
۳- ناامید کردن افکار عمومی مسلمانان و ازادیخواهان و عدالتخوهان دنیا با القای ناکارآمدی نظام اسلامی در تأمین نیازهای مردم و پیشرفت مستقل
در این بین رسانههای بیگانه و سایتهای خبری و تلویزیونهای ضدانقلاب و نظام سلطه مدام به مشکلات ایجاد شده برای ملت ایران اشاره کرده، با تلاش برای بحرانی نشان دادن فضای داخل کشور، مشکلات را به نظام برمیگردانند، و مدعی هستند که تحریمهای فلج کننده و هوشمند تنها مسئولین را هدف گرفته و به مردم کاری ندارد. ازسوی دیگر در داخل کشور مسئولین برای نمایش بیاثر بودن تلاشهای دشمن تلاش میکنند تا با نفی هر گونه مشکل پیشآمده برای کشور، اوضاع را خوب و بدون مشکل و کشور را در حال پیشرفت نشان دهند.
از منظر سوم اما مردم کشور شاهد مشکلاتی هستند که تا چندی پیش با آنها مواجه نبودهاند. مشکلات پیش آمدهی اقتصادی، به هم ریختن بازار ارز و سکه، بالا رفتن قیمت دلار، نبودن داروهای بیماریهای خاص، مشکلات در تجارت و…، تعطیلی بسیاری اقدامات نهادها و شنیدن پاسخ بودن کشور در شرایط اقتصاد مقاومتی در مقابل پرسش از دلایل وجود بسیاری کمبودها مواجه هستند.
این مردم با سیاست رسانهای اثر نداشتن تحریم از جانب نهادهای رسمی و رسانههای رسمی و…. مواجهند و از سوی دیگر اثرات واقعی تحریمهای فلج کننده را بر خلاف ادعاهای غربیها احساس میکنند. از یک طرف با اظهارات بعضاً درست رسانههای بیگانه در برابر وجود مشکلات در داخل کشور به علت تحریم در نتیجهٔ ایستادگیها مواجهند. از یک طرف هم یک عده در داخل تلاش میکنند با طرح مشکلات پیش آمده برای کشور از ضرورت اعتدال و ترک مخاصمه با نظام سلطه و تنشزدایی سخن میگویند.
جامعهٔ ایران جامعهای فریز شده از جنس دولتهای چپ مثل آلبانی سابق و کوبا نیست، و ارتباطات مجازی و رسانههای دیداری و شنیداری باعث میشوند تا مردم با یک دوگانگی مواجه شده و ضمن بیاعتمادی به مسئولین به صورت ناخودآگاه به علت عدم درگیر دیدن خود در مسائل کشور، به نوعی اعتراض به وضع موجود برسند که در این شرایط که میتواند به صورت اعتراضات خیابانی یا رجوع گسترده به سازش طلبان در انتخابات منتهی شود، هزینههای زیادی برای اصلاح ذهنیتهای مردم و احیاناً مقابله با اعتراضات باید پرداخته شود.
نمونهٔ سیاست رسانهای رخ داده در مورد نامههای رییس نظام پزشکی و رییس بنیاد بیماریهای خاص به دبیرکل سازمان ملل نمود یافت که حتی در پرستیوی نیز بازتاب داده نشد، اما بیبیسی در چارچوب سیاستهای رسانهای خود تلاش کرد تا سریعاً این موارد را به ضعف جمهوری اسلامی وصل کرده و به متهم کردن نظام بپردازد. به صورت نمونه تحلیل محتوای بیبیسی در هفتهٔ دوم آبان ماه ۱۳۹۱ نشان داد از ۵۰ خبر سایت بیبیسی فارسی بعد از ۱۱ مورد تلاش برای القای اختلاف در مسئولین نظام، مهمترین راهبرد بحرانی نشان دادن وضعیت داخل کشور در اثر تحریمها دیده میشد.
در بعد خارجی نیز به علت عدم استفاده از ظرفیتها، فضای رسانهای و افکار عمومی تنها برداشت رایج، بلندپروازیهای مسئولین نظام و عدم توجه به مسائل و مشکلات واقعی مردم دیده میشود. طبیعی است سیاست نامبرده در داخل و خارج کشور غیر قابل تداوم است. غلط بودن این راهبرد با مقایسه با راهبردهای مشابه اتخاذ شده در دورهٔ دفاع مقدس قابل درک است. استراتژیهای غلطی که موجب شده بود، مردم با فرآیند دفاع مقدس همراه نشوند، و ما با هیئات عزاداری پرتعداد در تهران و جبهههای خالی از رزمنده را در ماههای اخر جنگ و هم چنین فضای عمومی دوگانهٔ خستگی و آمادگی برای تداوم جنگ را به همراه داشتیم.
اما عقلانیت غیر محافظه کارانه و تجربیات تاریخی دینی و انقلابی نسخهٔ دیگری را در برار ما قرار میدهد. این استراتژی که به صورت مختصر میتوان آن را «مظلوم مقتدر» نامید با محوریت نمایش مظلومیت مردم برای مطالبات به حق، درگیر کردن مردم در مقاومت، نمایش اقتدار کشور علی رغم ظلمها و فشارها، نمایش دروغ بودن ادعاهای مسئولین و رسانههای غربی و در نهایت مقاومت مردمی فعال داخل کشور و فعال کردن جدی عدالتخواهان و آزادی خواهان و افکار عمومی بین المللی را به همراه خواهد داشت.
بر اساس این راهبرد باید چند گام کلی طی شود:
۱. پذیرش فشار تحریمها
۲. نمایش مظلومیت مردم ایران و اثر مستقیم تحریمها بر مردم و دروغ بودن ادعاهای مقامات و رسانههای غربی در مورد تحریمها مثلاً شهادت کودک پانزده سالهٔ دزفولی به خاطر فقدان داروهای هموفیلی
۳. نمایش اقتدار جمهوری اسلامی و مقاومت مردم و مسئولین در برابر تحریمها و تداوم روند پیشرفت کشور ضمن تحریمها
۴. همراه کردن فعال مردم در فرآیند مقاومت
۵. همراه کردن افکار عمومی بین المللی و عدالتخواهان و آزادیخواهان جهان با اعتذاض علیه ابرقدرتها
***
بر اساس این راهبرد ظرفیتهای زیادی ایجاد میشود، اما الزامات جدی نیز وجود دارد:
۱. فعال شدن جدی رسانههای خارجی نظام و رسانههای مردمی و دولتی زبانهای خارجی با محوریت زبانهای لاتین
۲. فعال کردن گستردهٔ گروههای مردمی و دانشجویی و حمایت از حضور آنها در مجامع مختلف بین المللی با محوریت نمایش مظلومیت مردم ایران و روشنگری جنایات سران اروپا و آمریکا با محوریت گروههای ضد استکباری و ضدسرمایهداری و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد
۳. فعال کردن جدی بدنههای مختلف در شبکههای اجتماعی با محوریت زبانهای لاتین و در گام بعد زبان عربی
۴. ارتباط گیری گسترده با سازمانهایم ردم نهاد فعال در عرصهٔ حقوق بشر و جریانهای ضد استکباری و تشویق انها به حضور و موضع گیری در این مورد
۵. سخن گفتن واقع بینانه از شرایط تحریم و الزامات مقاومت برای تحقق پیشرفت و خطرات سازش برای پیشرفت و استقلال کشور
۶. ورود به نقد لیبرال سرمایه داری از کشور از موضع ظلمهای صورت گرفته به مردم در شرایط تحریم
۷. طرح و مطالبهٔ پی گیر حرکتهای ممکن برای مقابله با دشمن در داخل کشور در عرصهٔ اقتصاد مثل حذف ارز واسط از مبادلات تجاری خارجی
۸. تلاش برای درگیر کردن مردم در اقتصاد کشور و مردمی کردن اقتصاد
۹. استفاده از فرصت ادبیات دینی و محرم برای مردمی کردن مقاومت با محوریت کل یوم عاشورا کل ارض کربلا
همین مطلب در تریبون مستضعفین
بازتاب: استراتژی درست تبلیغی در اقتصاد مقاومتی | بسیج دانشجویی واحد برادران