دلم برای تو تنگ است مصطفی مازح
عزیز خط شکن من، دلاور فاتح
قیام مثل تو باید! دوباره جان بازید
شکست هجمه ی دشمن، به دستت آغازید
کسی که منتظر ماندن کسان، ننشست
و عهد یاری مولای خویش را نشکست
و کاش خون تو مازح درون رگها بود!
و کاش مثل تو صدها غیور، این جا بود!
کنون که شهر، پر از اشعریّ و رشدیهاست
بسم الله الرحمن الرحیم
کنون که غزّه میان حصار میسوزد
و قدس، چشم به مردان صبح میدوزد
عراق، غرق فساد و جنود امریکاست
و قبله بسته به زنجیر این سعودیهاست
کنون که جبهه ی اسلام، مرد میخواهد
دلاوری علوی، اهل درد میخواهد
کنون که غیرت و مردی، میان امّت نیست
به دست جبهه ی حق، غیر پارس، قدرت نیست
نه دین مداری و حتی کمی حمیّت نیست
به غیر سنگ، سلاحی به دست امّت نیست
کنون که دشمن غدّار حمله آوردست
رجز بلند نموده پی هماورد است
کنون که راه، پی مرد راه و جانباز است
خواص جبهه ی حق، پای بسته از آز است
دلم برای تو تنگ است مصطفی مازح
عزیز خط شکن من، دلاور فاتح
قیام مثل تو باید! دوباره جان بازید
شکست هجمه ی دشمن، به دستت آغازید
کسی که منتظر ماندن کسان، ننشست
و عهد یاری مولای خویش را نشکست
و کاش خون تو مازح درون رگها بود!
و کاش مثل تو صدها غیور، این جا بود!
کنون که شهر، پر از اشعریّ و رشدیهاست
ز غزّه تا خود تهران دوباره عاشوراست
ولی به خط زده، دنبال جمع سرباز است
میان کوفه ی تهران، دوباره ره باز است
درون راه تو باید کسی قدم بنهد
کسی که خسته ز سختیّ راه هم نشود
کسی که منتظر ماندگان قاعد نیست
کسی که جز پی اجرای امر قائد نیست
دوباره بهر جهاد و ستیز میآیم
شکسته پای منم، سینه خیز میآیم
برادرم ز تو روز است شام تیره ی ما
ز غیرت تو شده زنده این قبیله ی ما
بیا و هم قدمی کن که راه را برویم
بغل بگیر که از راه راست گم نشویم
دلم برای تو تنگ است مصطفی مازح
حیات بی تو چه ننگ است مصطفی مازح
بازتاب: تاربلاگ ایلیا » » دلم برای تو تنگ است مصطفی مازح