دیپلماسی عمومی، بخش کمتردیده شده در دیپلماسی ماست. ما نتوانستهایم ظرفیتهای جهان اسلام و کشورهای دیگر را به دیپلماسیِ رسمی و غیررسمی خود وصل کنیم و بنابراین در خیلی از حوزهها مانند مسئله بیداری اسلامی به نتیجه کامل نمیرسیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اشاره: این مطلب هب صورت یادداشت شفاهی برای روزنامه شهرآرا تهیه شد.
دیپلماسی عمومی، بخش کمتردیده شده در دیپلماسی ماست. ما نتوانستهایم ظرفیتهای جهان اسلام و کشورهای دیگر را به دیپلماسیِ رسمی و غیررسمی خود وصل کنیم و بنابراین در خیلی از حوزهها مانند مسئله بیداری اسلامی به نتیجه کامل نمیرسیم. در ادامه به ظرفیتها و اهمیت سازمان ملل از بعد دیپلماسی عمومی خواهیم پرداخت:
اول اینکه رئیسجمهور و دیگر مسئولانی که در نیویورک هستند، میتوانند مخاطبانی خاص را که مدتی است در غرب آفریقا و غرب آسیا در مبارزه با نظام سرمایه فعال شدهاند، هدف قرار دهند. گروههای دیگر، گروههای فعال در خود آمریکا هستند. مسئولان کشور ما فقط دیدارهایی با ایرانیهای مقیم آمریکا دارند که البته خیلی جدی نیست. مخاطبان ما باید منتقدان نظام سلطه باشند. گروههای منتقد فضای بسته آکادمیک آمریکا، منتقدان لیبرالدموکراسی، جریانهای حقوقبشریِ عادی که وارد قضایایی مثل فلسطین شدهاند، فعالان جنبش والاستریت و نخبگانی که از دانشگاهها اخراج و دچار محدودیت شدهاند، همه میتوانند مخاطبان ما باشند. ما میتوانیم با اینها مستقیم ارتباط برقرار کنیم. ضلع مهم این قضیه نیز بخش دیپلماسی فرهنگی و بهطور مشخص، سازمان فرهنگ و ارتباطات و سازمانهای مرتبط با آن است. این سازمان باید در درازمدت با آندسته از شخصیتهایی که حضور مقامات ایران در آمریکا برای آنها جذابیت دارد، ارتباط جدی برقرار کنند؛ البته دیپلماسی عمومی با سخن گفتن خالی بهجایی نمیرسد. ما باید این نخبگان را به سمت عملیاتهایی که نظام سلطه را تهدید میکند، هدایت کنیم. نمونه آن اعتراضِ مردم لندن و فرانسه در جریان جنگ اخیر غزه است. این خیلی مهم است که تعداد زیادی در لندن در حمایت از مردم غزه به پا میخیزند یا دولت فرانسه معترضان اقدامات اسرائیل را سرکوب و تهدید میکند. مسئولان ما باید در سازمان ملل از این ارتباطات استفاده کنند.
نکته دیگر استفاده از ظرفیت دیپلماسی رسمی است. چند سال پیش در اجلاس آبوهوای نیویورک، چاوز، رئیسجمهور فقید ونزوئلا ابتکاری به خرج داد. او تعدادی از مقامات آمریکای لاتین و کشورهای دیگر را جمع کرد و توانست گروههای مردمنهاد را علیه نظام سلطه فعال کند که یکی از این گروهها جنبش عدالتخواهی دانشجویان ایرانی است. مسئولان ما در دیدار با مقامات کشورهای دیگر باید به طراحیِ کارهایی که بدنه مردم را درگیر میکند، بپردازند. ما همچنین میتوانیم از ابزارهای رسمی دیگری همچون جنبشعدمتعهد استفاده کنیم. ما نباید به یک اجلاس و کنفرانس جانبی اکتفا کنیم.
ما در فضای ایالات متحده، سانسورشده هستیم؛بنابراین باید در حوزه دیپلماسی عمومی به هر قیمتی با بدنه عمومی مردمِ آمریکا ارتباط بگیریم. رسانههای آمریکایی نمیتوانند صدای مسئولان ما باشند. در مصاحبههای اخیر آقای روحانی و ظریف با رسانهها، ایران بیشتر در موضع انفعال قرار داشت. ما باید فعال عمل کنیم. دوره قبل در تجربهای موفق، وارد دانشگاههای آمریکا شدیم و با وجود همه فشارها و حاشیهها توانستیم محیط را به نفع جمهوری اسلامی بشکنیم. حضور در دانشگاههای آمریکایی میتواند فضای بسیار مناسبی در دیپلماسی عمومی برای ما ایجاد کند. الان مردم آمریکا هیچ اطلاع جزئی از ایران، مسئولان فعلی و سابق ندارند. ما باید سانسور را بشکنیم. برای نمونه در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، دانشجویان پیرو خط امام، از طریق ارتباطات دانشجویی، گروهی از اقشار مختلف مردم آمریکا را به داخل کشور دعوت کردند و وضعیت بههمریخته زمان شاهنشاهی را به آنها نشان دادند. این افراد بعدها به تعدیل فضاسازی که علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته بود، خیلی کمک کردند. ما باید از این فرصت استفاده کنیم.
همین مطلب در سایت روزنامه شهرآرا
2 Responses to فرصتی گرانبها برای دیپلماسیِ عمومی