فلسطین- ایغور، آرمان گرایی اسلام ناب – آرمان گرانمایی اسلام امریکایی

اگر به این نتیجه می رسیدیم که مسئله ی به حقی وجود دارد که دست جمهوری اسلامی بسته است یا کم کاری از جانب مسئولین وجود دارد، تمام قد در صحنه می آمدیم. اما زمانی که این همه درکنار هم قرار می گیرند و مسموم بودن مسئله مشخص می شود، موضع گیری آرمان گرایی نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم

اشاره: این یادداشت پنجشنبه ۲۵ تیرماه ۱۳۸۸  در پاسخ به شبهات موجود در رسانه ها در مورد موضع گیری جمهوری اسلامی و جبهه ی انقلاب نسبت به مسئله ی مسلمانان سین کیانگ چین نوشته شد.

  1. بر اساس بند ۱۶ اصل ۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی، سیاست خارجی کشور باید بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بی‏دریغ از مستضعفان جهان تنظیم شود و بر اساس اصل ۱۵۴ جمهوری اسلامی در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حق‏ طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند. از سویی دیگر بر اساس اصل ۱۱ دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. و بر اساس مقدمه قانون اساسی باید زمینه تداوم انقلاب در داخل و خارج کشور فراهم شود، به ویژه در گسترش روابط بین المللی , با دیگر جنبش های اسلامی و مردمی کوشش شود تا راه تشکیل امت واحد جهانی هموار گردیده و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامی جهان قوام یابد.
  2. بر این اساس جمهوری اسلامی، ضمن تلاش برای نزدیکی به دولت های جهان اسلام، تلاش کرد تا با برقراری تماس با نهضت های آزادی بخش و حرکت های اسلامی در سراسر جهان و حمایت معنوی و بعضاً مادی از آن ها در راستای تحقق بسیج جهانی مستضعفین، گام بردارد. در مکان هایی که خطر تهدید نظامی وجود داشت و دولت در میان نبود و از سوی دیگر حرکت با هویت دینی صورت می گرفت، جمهوری اسلامی حتی به صورت حمایت نظامی وارد می شد.(مثل مسئله ی فلسطین و لبنان) و در موارد دیگر بر اساس اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها به حمایت معنوی، رایزنی های دیپلماتیک و تأمین خوراک فکری و سازمان دهی می پرداخت. این مسئله تا آن جا بود که امام، اصل اصدور انقلاب را به صورت بیان مبانی فکری و احکام اسلامی در سراسر جهان (یعنی صدور فرهنگی انقلاب) معنا نمودند.
  3. در این میان مسئله ی فلسطین جایگاه جدی و اساسی داشت، چرا که هم مبارزه در این مورد حق طلبانه و نه با انگیزه های انحرافی بود، (و منحرفین در مبارزه نظیر ساف و فتح حمایت نشدند)، مقابل صهیونیزم یهودی به عنوان دشمن دیرینه ی جهان اسلام قرار داشت و با توجه به قبله ی اول بودن مسجد الاقصی، ارزش مذهبی مشخص برای جمع کردن جهان اسلام حول یک محور واحد را پیدا می کرد. از سویی دیگر صهیونیزم به عنوان ولیده ی فاسد نظام سلطه ی بین المللی برای مقابله با جهان اسلام به حساب می آمد و انگیزه های ضد ظلم و ضد استکباری مسلمین را بر می انگیخت. و به خاطر جبهه بندی مستضعفین در مقابل مستکبرین، حتی قابلیّت جذب عدالتخواهان و آزادی خواهان آرمان گرا و غیر وابسته به قطب بندی های جهانی را در سراسر عالم داشت. از سوی دیگر جمهوری اسلامی با سرمایه گذاری مادی و معنوی جریان اصلی مبارزه را از جریان قومی و عربی به جریان آرمان گرایانه و اسلامی تغییر داده بود.
  4. پافشاری جمهوری اسلامی بر مسئله ی فلسطین ضمن حمایت از سایر جنبش های اسلامی با در نظر گرفتن اصل عدم مداخله مثل جریان های اسلامی در مصر، ترکیه، مراکش، پاکستان و ده ها مکان دیگر در سراسر دنیا بر همین اساس بود. جمهوری اسلامی بر مبنای حفظ دار الاسلام و اولویّت قائل شدن برای مبارزات اصیل اسلامی در مقابل مبارزات قوم گرایانه و یا مبارزات تجزیه طلبانه نوع عمل خویش را تنظیم کرد. الگوی انقلاب اسلامی برای مکان هایی که مسلمین در اکثریت هستند و دولت بدون تهدید نظامی وجود دارد، و در مکان هایی که مسلمین در اکثریت نیستند به دست آوردن جایگاه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و مبارزات پارلمانی و جاهایی که دولت نیست یا مسئله ی نظامی هست، ایجاد هسته ی مقاومت و مبارزه ی مسلحانه و در صورت امکان پشتیبانی لجستیکی و معنوی از آن هاست.
  5. با اولویت گذاری های ایران و تلاش بر وحدت امّت، حول مسئله ی فلسطین با قابلیت وحدت شیعه و سنی، اقوام و ملیت های مختلف، نظام سلطه تلاش برای بدیل سازی و ممانعت از آن کرد. استراتژی ایجاد مسائل متعدد و مناقشه برانگیز جهت خارج کردن فلسطین از اولویت و ایجاد مسائل انحرافی برای از بین بردن تمرکز مبارزه و از بین بردن جایگاه ژئواستراتژیک ایران به عنوان کانون الهام بخشی بر همین اساس و ایجاد مانع بر تداوم نهضت اسلامی فلسطین با ایجاد اختلاف و بدیل های درونی برای آن دنبال شد. بر اساس این استراتژی، هرگاه فلسطین در کانون توجهات قرار گرفت چند راهبرد کلی دنبال شد:
    • ایحاد بحران های مشابه در سایر نقاط مثل آبخازیا، چچن، پاکستان، عراق، آسیای جنوب شرقی، آفریقا و… به جهت پراکنده کردن انرژی متراکم جهان اسلام در جبهه های متعدد. برای این مسئله دست گذاشتن روی نقاط اختلاف برانگیز برای شیعه و سنی نظیر پاراچنار، عراق و… از اقدامات اساسی صورت گرفته بود تا با مطرح شدن مسائل مذهبی، هویت اسلامی مسئله مورد تزلزل و بحران قرار بگیرد. از سویی با محکوم کردن کانون الهام بخشی (ایران) به برخورد گزینشی وجهه ی ایران در رهبری جهان اسلام متزلزل شده ونوعی بدبینی به روند دفاع از مسئله ی فلسطین به وجود بیاید. حتی در بعضی کشورها این روند به تعطیلی مراسم های روز قدس انجامید و به طور کلی تلاش شد تا با مذهبی سازی و دامن زدن به ایران هراسی با این مسئله برخورد شود. در این بین عده ای از رهبران میانه رو و پیرو اسلام آمریکایی (دین رحمانی بی خطر و یا اسلام منهای قیام و جهاد) در مسئله وارد شده و با انجام کارهای نمایشی جایگاه ایران را متزلزل کنند. کاری که رجب طیب اردوغان نماینده ی اسلام آمریکایی- اروپایی ترکیه در اعتراض نمایشی به پرز در داووس (ضمن داشتن روابط سیاسی و نظامی و اقتصادی با اسراییل) و دامن زدن جدی به مسئله ی چین انجام داد. (نمونه های دیگر از این اقدامات نمایشی این که ضمن تاکید مفرط بر حفظ مسائل فردی مثل حجاب همسر خود، مواردی مثل قتل اینور تزگان به جرم حجاب در همین زمان اتفاق می افتد. تا رهبری احیای هویت اسلامی آن هم چهارچوب دار و در زمین بازی و بی خطر برای آمریکا به عهده ی او بیفتد.)
    • طرح شبهات درونی و مذهبی در جبهه ی مبارزه مثل طرح بی اساس ناصبی بودن حماس در دوره ی جنگ ۲۲ روزه که به وسیله ی مثلث اسلام آمریکایی، یعنی متحجرین و انجمن حجتیه، وهابیت و سکولارها پی گرفته شد.
    • طرح مسائل داخلی برای ایران و در تعارض بودن پی گیری مسائل بین المللی با منافع ملی مثل پروژه ی کاندیداها در انتخابات و تبلیغات سکولارهای لائیک و انجمن حجتیه و دکترین ام القرا.
    • ایجاد اختلاف درونی در نهضت مقاومت فلسطین و نمایش ان به صورت ضعف داخلی و قدرت طلبی مجاهدین، در طول چند سال درگیری های سکولارهای فتح با اسلام گرایان حماس و جهاد.
    • ایجاد اسلام گرایی بدیل مجاهدین فلسطین و جمهوری اسلامی در قالب القاعده و گروه های تکفیری به وسیله ی امریکا.
    • ایجاد درگیری های داخلی برای از بی نبردن وجهه ی جمهوری اسلامی و نمایش چهره ی سرکوب گرانه از آن، نظیر اقدامات سازمان منافقین و و لیبرال ها در دهه ی ۶۰، قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه در دهه ی ۷۰ و پروژه ی زیز سوال بردن سلامت انتخابات مجلس هفتم و ادعای تقلب در انتخابات دهم ریاست جمهوری ، مرگ مشکوک ندا آقا سلطان و کشتگان حمله به مراکز نظامی در دهه ی .۸۰
  6. جمهوری اسلامی بر این اساس و اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها از موارد تجزیه طلبانه، انحرافی حمایت نخواهد کرد و یا به آن ها ضریب جدی نخواهد داد و این جاست که فرصت تشکیک در انگیزه ی جمهوری اسلامی در عرصه ی بین المللی و داخلی و بزرگ شدن گزینه های اسلام آمریکایی نظیر رجب طیب اردوغان و مدعیان حقوق بشر داخلی فرا می رسد. و مهره چینی اسلام آمریکایی به وسیله ی امریکا وارد عمل می شود.
  7. مسئله ی استان سین کیانگ(شین جیان) نیز خارج از این چهارچوب کلی نیست. استانی با ۳۲ میلیون مسلمان، در چین که از طرف چین نیز به شدت تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی و حتی انتظامی است. و تلاش گسترده برای تغییر بافت جمعیتی آن در جریان است. و نظیر سایر معارضین دولت، برخورهای شدیدی از جانب دولت چین در قبال آن به عمل می آید. از سوی دیگر گروه های تجزیه طلبی تلاش دارند تا به عنوان بلندگوی مردم این منطقه اقدام کنند، که با حمایت های دولت های غربی تقریبا این امکان را نیز یافته اند. این جریانات که در قالب «کنگره جهانی اویغور»  با عنوان «دمکراسی» و «حقوق بشر» سازماندهی شده اند، به دنبال فرصت هایی برای انجام خشونت در داخل کشور و ممانعت از حفظ ثبات و توسعه منطقه خودمختار اویغور، شین جیان هستند و هدف درازمدت خود را تجزیه و استقلال از چین و ایجاد کشور مستقل ترکستان شرقی اعلام کرده اند و برای ادامه حیات این سازمان به انجام آشوب هایی در داخل چین روی می آورند، تا از  حمایت و کمک قدرت های ضد چینی برخور دار شوند. ربیعه کادیر(قدیر) رهبر آمریکا نشین این جنبش هم پای دالایی لاما به به دست بوسی مسئولین آمریکا (هم در دوره ی بوش و هم در دوره ی اوباما) و سایر کشورهای غربی می رود. تا از قبل منافع آمریکا مبنی بر تضعیف چین به عنوان ابرقدرت آلترناتیو (بدیل) برای ریاست بر جمهوری ترکستان شرقی خوشه چینی کند.
  8. ماجراهای اخیر از آن جا آغاز شد که روز ۲۶ ژوئن تعدادی از کارگران اویغوری یکی از کارخانه های اسباب بازی سازی شهر شائو گوان استان گوان دون با برخی از کارگران دیگر این کارخانه درگیر شدند. صدها نفر در این درگیری شرکت کردند که ۱۲۰ نفر از آنها زخمی شده و دو کارگر اویغوری کشته شدند. این رویداد  با تبلیغات گسترده سازمان«کنگره جهانی اویغور» مرتبط با سیاست ملیتی و مذهبی چین معرفی شد. کنگره جهانی اویغور مردم را به تظاهرات در خیابان ها تحریک کرد و این موضوع به بهانه ای تبدیل شد که در ناآرامی ها بیش از یک هزار نفر در این خشونت ها کشته یا زخمی شوند.  و از سوی دیگر در سایت کنگره جهانی ایغور موسوم به واحد مرکزی خبر ترکستان شرقی حتی از اوباما و اسراییل درخواست کمک می شود.
  9. موج حمایت ها از این مسئله مخصوصا به رهبری نماینده ی اسلام اروپایی در منطقه –رجب طیب اردوغان که به دنبال طرح خود به عنوان رهبر جهان اسلام و حامی ترک ها در سراسر جهان است پی گرفته می شود- و رسانه ها در سراسر جهان بر طبل این واقعه می کوبند و موج حمایت هایی – که برای مسمانان لبنان و غزه حاضر نیستند بلند شوند- به پا می خیزند. از سویی در داخل کشور همان موج رسانه ای که در زمان جنگ غزه ناصبی بودن حماس را مطرح کرد، در اوج وحدت اسلامی بعد از نبرد غزه مسئله ی پاراچنار را بعد از گذشت ۵ ماه برای اختلاف اندازی بین شیعه و سنی بزرگ کرد، در دوره ی انتخابات و قبل از آن، بر طبل اولویت داشتن مسائل داخلی بر مدیریت جهانی و هزینه زا بودن آرمان گرایی در حوزه ی سیاست خارجی برای اقتصاد داخلی می کوبید، یک شبه ارمان گرا شده و بر طبل ضرورت حمایت از مردم مظلوم و تحت ستم چین و پرسش از چیستی تفاوت مسلمانان چین و غزه می کوبد. کار به آن جا می رسد که حتی رایزنی های فرهنگی بعضی سفارت خانه های خارجی حتی به نشریات و تشکل های انقلابی و مذهبی برای توجیه ضرورت حمایت از مسلمانان در چین مبادرت می ورزند!! و از سویی دیگر جریان رسانه ای تلاش می کنند تا اقدامات حاکمیت  برای حراست از آرای اکثریت مردم و مقابله با کودتای مخملی در ایران با اقدامات دولت چین در مقابله با تحریکات کنگره ی جهانی ترکستان شرقی شبیه سازی شود.
  10. با طرح این مسئله با یک تیر سه نشان زده می شود، اول به حاشیه بردن مسئله ی فلسطین به ویژه در شرایطی که مسئله ی مسجد الاقصی و بحران در غزه مطرح است و ایجاد کانون های بحران برای استفاده در دراز مدت برای به محاق بردن مسئله ی فلسطین، متّهم سازی جمهوری اسلامی به برخورد گزینشی و تخریب وجهه ی آن در جهان اسلام و داخل ایران با ذکر این که ایران به خاطر پیوند استراتژیک با چین در مقابل قتل مظلومان سکوت می کند، فشار وارد کردن به چین به وسیله ی آمریکا و غرب برای امتیاز دادن به آن ها در منازعات قدرت.
  11. از آغاز بحران در یکشنبه ی گذشته ساعت ها تحقیق و رایزنی در مورد این مسئله بین فعالین مردمی و دانشجویی جهان اسلام در داخل کشور و خارج کشور صورت گرفت، نظرات بسیاری از کارشناسان و مطلعین داخلی و خارجی شنیده شد، مطالب متعدد از دو طرف از رسانه ها و اینترنت ترجمه شد. در این بین تنها یک دغدغه و مطالبه ی حق و چندین دغدغده و مطالبه ی باطل وجود دارد. دغدغه ی بهبود وضعیت مسلمانان در چین و مطالبه از دولت چین برای عدم برخوردهای تند با مسلمانان به خاطر اقدامات بازوهای امریکا نظیر کنگره ی جهانی ایغور که بعضی بزرگان و علما نیز در نامه هایی اعلام کردند و دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز در تماس های رسمی و به صورت جدی تر در اقدامات غیر رسمی دنبال کرده است. اما هویت قومی و نه دینی داشتن مسئله، وجود بازوهای امریکا، تجزیه طلبی، موج رسانه ای و اقدامات متعدد برای طرح این مسئله آن را با موارد مشابه نظیر افغانستان، عراق و حتی بوسنی که درگیری های قومی به خاطر ریشه های اسلامی مسلمانان بوسنیایی بود، متفاوت ساخته است. سیر گریبان دریدن های رسانه های بدسابقه و بعضا وابسته ی داخلی و بعضی فعالین سیاسی برای این مسئله جز پر کردن پازل نظام سلطه برای سیطره ی اسلام امریکایی بر اسلام ناب و فشار بر جمهوری اسلامی نیست.
  12. بعضی از دوستان مشفق هم تشکل های دانشجویی و مردمی را به موضع گیری در مورد این مسئله به خاطر بسته بودن دست جمهوری اسلامی فرامی خوانند. اما واقعیت آن است که غیر از همان مطالبه ی به حق که باید جدا از پازل اسلام آمریکایی و ادروغان و کنگره ی جهانی ایغور پی گیری شود، فتنه ای با ریشه های انگلوساکسون و با اهداف مشخص وجود دارد. اگر به این نتیجه می رسیدیم که مسئله ی به حقی وجود دارد که دست جمهوری اسلامی بسته است یا کم کاری از جانب مسئولین وجود دارد، تمام قد در صحنه می آمدیم. اما زمانی که این همه درکنار هم قرار می گیرند و مسموم بودن مسئله مشخص می شود، موضع گیری آرمان گرایی نیست. بر خلاف ان چه می گویند کشتار سین کیانگ حقیقتی است که نباید به پای مصلحت منافع جمهوری اسلامی قربانی شود، حقیقت نقشه ی امریکاست که عدم قرار گرفتن در آن نباید به پای مصلحت آرمان گرانمایی اسلام آمریکایی قربانی شود. که اگر حقی درمیان باشد و شرابط محقق شود نه تنها فعالین اجتماعی باید به صحنه بیایند که بر اساس مقدمه ی قانون اساسی  وظیفه ی ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاببر دوش کشیدن بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان خواهد بود. و سربازان روح الله از برچسب دولتی و حکومتی خوردن به خاطر ارمان گرایی ترسی ندارند.

این مطلب در سایت عدالتخواهی

این نوشته در یادداشت ارسال و , , , , , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

4 Responses to فلسطین- ایغور، آرمان گرایی اسلام ناب – آرمان گرانمایی اسلام امریکایی

  1. بازتاب: قیام لله » مسعود شجره، عدالت‌خواه اسلام‌گرا با زبان حقوق‌بشری

  2. بازتاب: مسعود شجره، عدالت‌خواه اسلام‌گرا با زبان حقوق‌بشری | امپراتوری‌دروغ

  3. بازتاب: تریبون مستضعفین » مسعود شجره، عدالت‌خواه اسلام‌گرا با زبان حقوق‌بشری

  4. بازتاب: New Bedaman، مرگ بر روسیه و کودتای نافرجام مخملین 1388 | قیام لله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *