باید توجه کرد که وامهای بزرگ اصولاً کاری از پیش نمیبرد و کشاورزان با مسائل معیشتی خرد دستبهگریباناند. باید از بروکراسی و دواندن کشاورز در شهر خودداری کرد. با کمک جهاد، قرعه و مشارکت کشاورزان میتوان مسئله اولویتهای وام را حل کرد. کمک مالی در قبال ارائه خدماتی از سوی روستاییان مثل کاشت گندم باشد، بذر و کود بهتر نیز در اختیار کشاورزان قرار بگیرد. صندوقهای قرضالحسنه شکل بگیرد.
بسمالله الرحمن الرحیم
اشاره: این خلاصه، بهار ۱۳۸۹ به عنوان پژوهش درس جامعهشناسی روستایی دکتر طالب در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ارائه شد.
مقدمه
منابع موجود در مورد جامعهشناسی روستایی در کشور به خاطر بیتوجهیهای متعدد از جانب مسئولین و محققین به این حوزه مهم، نسبتاً معدود است. دراینبین یکی از کتابهای خوب کتاب پروفسور فرامرز رفیعپور است که چاپ اول آن در سال ۱۳۶۴ منتشرشده است. این کتاب، در دوره چهارم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهعنوان کتاب سال معرفی و برگزیده شد. تحقیقات متنوع ایشان و دقتهای خاص که به ۳۰ سال تدریس روش تحقیق مربوط است، به اکثر کتابهای ایشان جذابیت خاصی بخشیده است. در این کتاب اهمیت بررسی نیازها در رابطه با اهداف و انگیزههای گوناگون و سپس چارچوب تئوریکی پیدایش و پرورش نیازها در جوامع مختلف مطرح گردیده و آنگاه پس از ارائهٔ اطلاعاتی کوتاه درباره منطقهٔ موردبررسی (استان یزد) و تشریح مراحل مقدماتی پژوهش، روشهای گوناگونی که جهت بررسی نیازها میتوانند به کار آیند، موردبحث قرارگرفته و در پی آن روشهای به کار گرفتهشده در این پژوهش تشریح شدهاند. با ارائهٔ نتایج این پژوهش، یکایک عوامل و متغیّرها، اهمیت، کیفیت و کمیت آنها توصیف و روابط بین آن عوامل باهم و با سایر متغیرهای بررسی و تحلیلشده است. در خاتمه پس از ارائهٔ خلاصهای کوتاه از مسئله، اهداف و اصول جامعه در رابطه با موضوع موردبررسی و شرایط لازم برای دستیابی به آنها – چگونگی تشخیص نیازهای واقعی از یکسو و نحوهٔ برانگیختن مردم به مشارکت از سوی دیگر بیان گردیده و بهطور انتقادی یکایک اقدامات موردبررسی قرارگرفته است. گرچه آسیبهای واحدی مجموعه آثار پروفسور رفیعپور را متوجه خودساخته و آن سیطره نگاه کمی و اختصاص یافتن بخش مهمی از تحقیقات به روند انجام تحقیق و نتایج حاصله و چگونگی آزمونهاست، در مجموع این اثر یکی از بهترین اثار این حوزه استو همین اسیب برای اصلاح روند تحقیقات دانشجویان و محققین میتواند بسیار مفید باشد؛ اما بهناچار برای رعایت حجم به کاسته شدن مباحث نظری و تحلیلها میانجامد و تحلیلها روی هر بخش از نتایج یا آزمون مثل یک کار آماری انجام میشود. لذا خلاصهسازی این کتاب را با مشکل جدی مواجه میکند، بهاینعلت که بسیاری از بخشها اساساً بیشتر از آنکه به جامعهشناسی روستایی مربوط باشد به درسهایی مثل روش تحقیق، تکنیکهای خاص تحقیق و… مربوط میشد. باوجوداین کوشش شد خلاصه کوتاهی بر این پژوهش نگارش شود. این کتاب در یک پیش گفتار و مقدمه و نیز ۵ فصل تنظیمشده است.
پیشگفتار و مقدمه:
در پیشگفتار اهداف ۵ گانه تحقیق برشمرده شده است: یافتن نیازهای عینی و ذهنی روستاییان، یافتن ترتیب ارجحیت این نیازها، ارائه روشی دقیق برای یافتن این نیازها و ترتیب ارجحیت آنها، طبقهبندی روستاها به ترتیب عقبافتادگی نیاز آنها و یافتن علل و عواملی که موجب پیدا شدن نیازهای گوناگون میشوند.
نگارنده همچنین متذکر میشود که تصمیمات و اقدامات سیاستمداران تا حدی از نیازهای مردم انحراف دارد.
فصل اول زمینه تئوریکی
این فصل با طرح دو سؤال کلید خورده است:
- چگونه میتوان نیازهای جامعه را شناخت؟ بهترین راهحل، شناختن نیاز ذهنی افراد است.
- آیا میتوان آن را مبنای برنامهریزی قرارداد؟ شناخت شرایط پیدایش نیازهای موجود نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
سپس به تعریف نیاز پرداخته است. لیکرت ۵ صفت برای نیاز برمیشمارد: احساس کمبود، تصور چاره، کشاکش، تشخیص جهت و تشخیص شیء مطلوب. سپس پیدایش نیازها بازخوانی شده است. جریان طبیعی پیدایش نیازها بدینصورت است که احساس کمبود هستهٔ اصلی نیاز است. جامعه سرمنشأ نیاز است، حتی نیازهای جسمی نیز شکل اجتماعی به خود میگیرند. احساس محرومیت نسبی نقش مهمی در ایجاد نیازها دارد. در غرب، تولید ایجاد نیاز میکند و بر مبنای نیاز تولید میشود. دو عنصر افزایش جمعیت و اشاعهٔ ارزشهای غربی در جهان سوم تأثیر مهمی روی افزایش سطح نیازها داشتهاند. در کشورهای جهان سوم سبقت نیاز از تولید مسئله آفریدهشده است.
روند اثرگذاری در روستا چنین است:
- ورود محصولات به روستاها=>ایجاد نیاز=>عدم کفاف=>مهاجرت به شهر=>رسیدن به بعضی=>بازگشت به روستا=>تداوم آلوده کردن
- کالای خارجی=>از بین رفتن محصول کشاورزی
نیازها از هنجارها و ارزشها تأثیر میپذیرد. محرومیت نسبی و همرنگی با نیازهای جدید، خودنمایی، کسب منزلت و آبرو و قدرت نسبت دوطرفه دارند. اگر سطح نیاز تغییر نکند و چیز جدیدی اضافه نشود روستاییان، سالهای سال، مثل پدرانشان زندگی میکنند.
پویایی نیازها مسئلهٔ بعدی موردبررسی است. ابتدا تزهای مازلو بازخوانی شده است. بر این اساس نیازهای غریزهای و شبهغریزهای ۵٫ مورد است: نیازهای جسمی، نیاز به ایمنی و اطمینان، نیاز به محبت و تعلق، نیاز به احترام و ارزش قائل شدن و حرمت خویشتن و درنهایت نیاز به خویشتنیابی و تحقق خویشتن. براین اساس ارضای نیازها موجب افزایش نیازهای جدید میشود.
کوشش در تعیین نیازها مسئله بعدی است. پویایی نیازها از طریق تأثیر چهار تز بنیانی بر هم پدید میآید: نیازهای جسمی، نیاز به ایمنی و اطمینان، نیاز به روابط اجتماعی و درنهایت نیاز به منزلت، احترام، تأیید و تشویق اجتماعی
سپس جستجو در پی یافتن یک چارچوب تئوریکی قابلاستفاده در عمل، طرح میشود. لوین موضوع میدان را طرح میکند و نیروهای پهنه یا میدان را به دو گونه بر اساس خصوصیات شخصی و خصوصیانت محیط تقسیمبندی میکند. باید توجه کرد بررسی کلیه عوامل مؤثر امکانپذیر نیست، نه تعداد عوامل مؤثر مشخص است نه قدرت تأثیرشان، مشکل در محدودیت تکنیکهای علوم اجتماعی را هم داریم.
خلاصه بحث تئوریکی چنین سامان مییابد: نیاز فطری به احترام و تأیید منزلت است که انسانها را به پیروی از هنجارها و معتاد شدن به نیازهای استانداردشده اجتماع وامیدارد. هنگامیکه نیازهای نو از طریق بهکارگیری بهوسیله افراد جامعه به کار میآید هنجار نیروی مؤثر خود را اعمال میکند. سه تز رقیب در بحثهای تئوریکی در این زمینه وجود دارد: قانون گوسن مبنی بر کاهش فایده نهایی (قانون اشباع)، تزهای انبساط نیاز و وجود سلسلهمراتب در ساخت نیازها. نمیتوان یک استاندارد عام برای حداقل نیازها تعیین نمود. نحوه بروز نیازها بستگی به محیط خاص طبیعی و شرایط فرد دارد.
درنهایت به تحلیل وضعیت ایران چنین تبیین شده است: دخالت دادن ارزشهای غربی، راه دادن اجناس بنجل به بازارهای روستاها، فرهنگ چپاول و بیعدالتی موجب وضعیت اسفناک و راندن انسانها از روستا شده است. دیاگرام کاملی در کتاب این توضیحات را ارائه کرده است:
فصل دوم: روش تحقیق
ابتدا مشخصات کلی استان یزد مدنظر قرارگرفته است. در ابتدا گزارشی از وضعیت استان یزد، بافق، تفت و اردکان دادهشده است. براین اساس تنها ۴۰٫ درصد ساکنان روستاهای آن بر اساس این برآورد در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. تحقیق مقدماتی در سه روستای دشتک علیا از توابع تفت، صادقآباد از توابع بافق و اشتیجه از توابع اردکان مطالعه مقدماتی انجامشده است. افراد بهتنهایی از نیازهای خود، آگاه نبودهاند، لذا نمیتوانستند نیازها را درست طبقهبندی بکنند. چارچوب و متغیرهای موردبررسی نیز چنین بوده که در مورد مشخصات روستا و ویژگیهای فردی افراد پرسش بهعملآمده که در نمودار زیر قابلمشاهده است:
در گام بعد به جستجو در پی یافتن روش مناسب برای سنجش نیازها و عوامل بر روی آنها پرداختهشده است. در اینجا توضیح مفصلی از روشها، مزایا و معایب ارائهشده است که در جدول زیر قابل خلاصه کردن است:
روشها | نیازها | عوامل مؤثر | قابلیت اطمینان | قابلیت تعمیم | ترغیب به مشارکت | هزینه و زحمت |
دعوت نمایندگان | + | – | – | – | + | کم |
بحث گروهی | + | – | – | ± | + | کم |
پرسوجوی کتبی | + | ± | — | – | — | بسیار کم |
مصاحبه | + | + | – | + | + | زیاد |
روش دلفی تغییریافته | + | + | – | + | ++ | بسیار زیاد |
مشاهده مشارکتی | + | ± | ± | – | – | زیاد |
عمدهترین معضل در اینجا همرنگی روستاییان بوده که به خاطر شبکه قدرتمند روابط اهمیت دوچندان یافته است. مشکل دسترسی به افراد اصلی یا معلوم نبودن رسیدن نامه به دست چه کسی و نیز عدم اطمینان به پرسشنامه هم در برگشتپذیری و هم در اینکه چه کسی و چگونه آن را پر میکند شیوه پرسوجو را در این پژوهش اولویت داده است.
تحقیقات اصلی در گام بعد بازخوانی شده است. ۳۲ روستا با کشیدن جدول و نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند که در دو روستا آزمون مقدماتی و در باقی آنها با اصلاحات آزمون مقدماتی، آزمون نهایی برگزار شد. پرسشگران با شاخصهایی نظیر بومی بودن، صداقت، علاقه، همکاری بدون انتظار دستمزد، کارایی، رعایت ضوابط و تحمل مشقات به کار گرفته شدند. پاسخگویان بر اساس رفتن در روستا و پیدا کردن لیست روستا و نمونهگیری بر اساس شرایط مختلف و با توجیه مردم و بهصورت برقآسا و همراه هم برای عدم اثرگذاری صحبتها بر رویهم تنظیم شدند. کهولت سن بالای هفتادسال، جوانی زیر ۲۰ سال، افراد غیر حاضر در روستا، زنان سرپرست خانوار و غیرکشاورزها هم حذف شدند. نتایج هم بهصورت کامپیوتری در آلمان بررسی شد.
فصل سوم نتایج: در اینجا به خاطر تفصیلی ن و طولانی بودن نتایج کمی، صرفاً به نتایج کلی طرحشده حاصل از تحلیل ارقام همت خواهیم گماشت. بر این اساس تحقیق میگوید:
با توجه به محیط کویری یزد روستای قلعهای داشتیم که متشکل از قلعه، حمام، مسجد، خانه اربابی، مدرسه، قنات، باغات و کشتخوان بود. البته روستاهای دامنهای و کوهستانی در رده دوم موجود بود. ۴۴% روستاها مینیبوس داشتند. ۲۶ روستا دبستان و ۴ روستا دبیرستان داشتند و ۲ روستا هیچ مدرسهای نداشتند. امام جماعت تنها در ۵ روستا بود. ۳۳% فاقد برق بودند، ۵۹% آبلولهکشی نداشتند. در ۴ روستا حمام ناقص بود. فقط در ۴ روستا درمانگاه بود. ۶% فاقد مسجد و حسینیه بودند. ۶۶% غسالخانه داشتند. سه روستا تلفن داشتند. ۹ روستا تعاونی داشتند. منزلت و محبوبیت و کارایی عامل انتخاب در شوراهای روستا بود. ۲۹% بیسواد بودند. براین اساس:
فاصله کمتر تا مرکز استان=> توسعه بیشتر
شهرستانهای بزرگتر=>تسهیلات عمرانی بیشتر
وضعیت جاده بد=>تسهیلات کمتر
جمعیت بیشتر=>تسهیلات بیشتر
بررسی نحوه زدن قنات جزء بعدی این پژوهش است. سنجش مقدار درآمد با سؤالات خرد عدیده، عنصر بعدی تحقیقات است. در حوزه ارزشها هم ارزشهای شغلی، خانواده (تعداد بچههای ایدئال ۶ تا بود، تحصیلات ایدئال پسرها دیپلم و دخترها ابتدایی بود، سن ایدئال ازدواج پسرها ۲۰ و دخترها ۱۶ سالگی بود)، آرزوها و ارزشهای مصرفی تولیدی سنجیده شده است. در مورد نیازسنجی ابتدا تلاش شده بود از روستاییان در مورد مشکلاتی که دارند سؤال شود. در مرحله دوم از پاسخگو خواستهشده بود نظمی به افکارش بدهد. در مرحله سوم مقایسه زوجی صورت گرفته بود. از طرف پاسخگوها ارجحیت بهاینترتیب بود: دکتر، جاده، مدرسه، آبلولهکشی. سپس با رگرسیون چند متغیره به بررسی همبستگی عوامل پرداختهشده بود.
فصل نتیجهگیری
بدون تفکیک ارضای نیازها در قبل، روستاها از عقبافتاده تا پیشرفته در چنین طیفی توزیع میشوند:
حمام=>حسینیه=>مسجد=>…=>آسفالت کوچه=>دبیرستان=>تلفن
با تفکیک ارضای نیازها در قبل از عقبافتاده تا پیشرفته بر این اساس:
مینیبوس=>پزشک=>ژنراتور=>…=>دبیرستان جاده=>آبلولهکشی
سپس نتیجهگیری تئوریکی چنین ارائهشده است: در روستاهای دارای تسهیلات عمرانی بیشتر و دارای افراد آگاهتر و دارای وضعیت اقتصادی بهتر نیازهای بیشتری ابرازشده بود. بعد از ارضای نیازها، نیازهای شدیدتری شکلگرفته بود. در مور در وستاهای کمتر توسعهیافته نیازهای عمرانی در هر مرحله از توسعهیافتگی که بودند تفاوت میکرد. نیازهایی که در فاز اول برای مدت طولانی ارضا میشوند (حسینیه)، نیازهایی که رشد کرده و ظریفتر ظاهر میشوند (دبیرستان، مسجد بزرگتر، حمامزنانه)، نیازهایی که شدیدتر بروز پیدا میکنند مثل تلفن و دبیرستان، نیازهای کاذب. درنهایت نیز نیازها با ارضای آنها گسترش پیدا میکنند.
فصل پیشنهادت
در این چارچوب جریان از دست رفتن نقش تولیدی در روستاها چنین تبیین شده است:
بر اساس اصل ۴۳ قانون اساسی تأمین نیازهای اساسی و تأمین شرایط امکانات و کار جزو موارد ضروری است.
در مورد تشخیص نیازهای واقعی چنین به نظر میرسد که با سه دسته نیاز روبهرو هستیم: نیازهای حیاتی، نیازهای به وجود آمده درنتیجه رشد و عمران، نیازهای درنتیجه رشد ارزشهای مصرفی. بر این اساس باید از اقدامات نیاز آفرین حذر نمود، نیازهای مردم را با روحانیت، تلویزیون و… در جهت صحیح هدایت نمود و به کنترل عوامل مؤثر بر پیدایش نیازها پرداخت. باید تا حد ممکن از خروج پول از روستا به شهر جلوگیری کرد تا به ایجاد اشتغال، جلوگیری از مهاجرت، افزایش درآمد، خودیاری در جهت عمران و خودکفایی، دستیافت.
مشارکت مردم هم بهعنوان هدف ارزشی، هم بهعنوان وسیله سرعت بخشی به توسعه در روستاها لازم است که باید بر اساس از خود دانستن امکانات باشد. در دو مرحله مشارکت لازم است: در طرح، راهیابی، تصمیمگیری و برنامهریزی و نیز هزینه و نیروی کار لازم برای به ثمر رساندن اقدامات. باید نیازهای ذهنی و واقعی آنها را شناخت و ضمن توجیه آنها اولویت را در رفع نیازهای واقعی آنها دانست. صحبت کردن، فیلم و عکس پخش کردن، بردن تعدادی از اهالی محل رجوع بهجاهای دیگر و دیدن نتایج و… را میتوان به کاربرد. اگر نیازی را قابلاجرا نمیدانند، باید صرفنظر کرد حتی اگر واقعاً اینگونه نیست؛ اما اگر نیاز را قابلاجرا دیدند، اگر هم قادر به اجرا نمیبینند و میشود باید راهحل را به آنها آموخت. میتوان مراحل برانگیختن روستاییان به همکاری را در نمودار زیر خلاصه کرد:
در حوزه اقدامات هم پیشنهادهای چندی ارائهشده است:
- در کشاورزی باید از امکانات طبیعی استفاده کرد و بخشی از بودجهها بهعنوان وام در اختیار خود کشاورزان برای اقدام مستقل آنها قرار داده شود.
- در مورد آب، طرحهای موجود با هزینههای آنها قابلاجرا نیست و اولویت ندارد و باید به سراغ طرحهای درازمدت مثل سد رفت.
- در حوزه زمین، تعویض اساسی قطعات زمین با استفاده از مشارکت کشاورزان برای فراهم آوردن امکان استفاده از ماشین زراعی و عدم هدر رفتن آب، بذر، کود و کاهش زحمت و دوندگی زارعین باید موردتوجه قرار گیرد.
- در مورد آفات باید طرز استفاده از آفتکشها و آسیبهای آن به کشاورزان یاد داده شود.
- هدایت به سمت کاشت محصولات سودآور مثل انار و پسته بهجای گندم باید یکی از سیاستها باشد، اما باید برای خودکفایی دولت با مکانیسمهایی دوباره کشاورزان را به کاشت گندم ترغیب کند، نظیر بالا بردن غیرمستقیم قیمت برای کشاورز با سوبسید، انحصار خرید در دست دولت و دادن تسهیلات مثل وام و… . نیاز مردم به گندم بیش از برنج است، ویتامینهای گندم هم بیشتر از برنج است.
- باید توجه کرد که وامهای بزرگ اصولاً کاری از پیش نمیبرد و کشاورزان با مسائل معیشتی خرد دستبهگریباناند. باید از بروکراسی و دواندن کشاورز در شهر خودداری کرد. با کمک جهاد، قرعه و مشارکت کشاورزان میتوان مسئله اولویتهای وام را حل کرد. کمک مالی در قبال ارائه خدماتی از سوی روستاییان مثل کاشت گندم باشد، بذر و کود بهتر نیز در اختیار کشاورزان قرار بگیرد. صندوقهای قرضالحسنه شکل بگیرد.
- در مورد دامداری، تسهیلات و آموزش لازم بهویژه برای گاوداری ایجاد شود. کادر دامپزشکی در اختیار جهاد بیاید تا بهصورت دورهای از روستاها بازدید به عمل بیاورند.
- در حوزه مسکن، باید اول نیازهای اصلیتر برآورده شود، اگر قرار به مسکن شد با مشارکت خود روستاییان و بر اساس شرایط اقلیمی باشد نه بهگونهای که ارزشهای مصرفی را در آنها تشدید کند.
- حوزه بهداشت و درمان: مثل مسکن نیست و هرچه در این زمینه بکوشیم بازهم عقب هستیم. اقدامات پیشگیرانه در مورد مادر و فرزند، کنترل بیماریهای واگیردار، تربیت آموزش و بهداشت و تغذیه، شناسایی و درمان بیماریهای ابتدایی بهوسیله بهیار، اقدامات پیشگیرانه در محیطزیست، جمعآوری مسائل بهداشتی و درمانی روستاها
- درباره جاده، مردم باید خود ابراز نیاز کنند، مشارکت داشته باشند و در ساخت جاده همکاری کنند.
- در حوزه برق و انرژی، باید مواظبت شود ابراز نیازهای کاذب در این زمینه صورت نگیرد.
- در مورد آبلولهکشی، لولهکشی آب قنات به نقاط گوناگون، باید موردتوجه قرار گیرد.
- در مورد مدرسه، مهمترین کار ایجاد انگیزه برای فرستادن دختران به تحصیل است.
- روحانی ضرورت جدی دارد.
- در حوزه جهاد سازندگی، باید بالا بردن قیمت محصولات کشاورزی و کنترل نسبی قیمت در کشاورزان رغبت ایجاد کرد. تمام هموغم جهادگران باید بر بالا بردن تولید کشاورزی از طریق مشارکت خود مردم باشد. باید سیستماتیک مسائل را حل کرد نهفقط به دنبال داروهای کوتاهمدت باشیم.