مرده‌های حرفه‌ای- علی محمد مودب

mordehaye herfeiدر این جدال که سرگرمم

می‌شد هم‌سنگرم باشی

نامه‌ای در جیبم

گلوله‌ای در خشابم

یا قلبم حتی

اما حالا نعشی

مانده بر دستم

که حتی نمی‌بینی

چه قدر از مرده‌های حرفه‌ای خسته‌ام

بسم الله الرحمن الرحیم

مرده‌های حرفه‌ای کتابی از علی محمد مودب است که در ابتدای دهه هشتاد راهی بازرا نشر شده است.

  • کیسه دوزی برای سواد

نترس!

کیسه‌ای تازه ندوخته‌ام

برای سوادهای پوسیده‌ام

  • اعتراض

کی  خشم در را به هم می‌کوبد و به خیابان می‌آید

و اندوه به دنبالش آب می‌ریزد

  • درد نان و درد روشنفکری

مادرم جلوی نانوایی می‌ایستد

من جلوی روزنامه فروشی

مادرم نان گرم می‌خواهد

من روزنامه‌ی شرق

انتخاب درستی کرده‌ای

انتخاب درست من!

بریدن از من

از دیوانه‌ای که بی‌دغدغه نمی‌تواند

هیچ دیواری را خط‌خطی کند

خنده‌دار می‌شود ماهی قرمز

بر سفره سالی که خواب نان می‌بیند

  • اخبار حماقت‌زا

آسوده باش!

در هیچ روزنامه‌ای،

در هیچ تلویزیونی نخواهی دید

عاشقان را که

مدت‌هاست

در مقابل اخبار، یخ زده‌ایم.

  • نمازهای ابن ملجم‌وار و منافقانه

… نیمی از برادرانم را نشانم داد

که در برابرم

سجده را طولانی می‌کردند

تا خنجرها از آستین‌شان نیفتند

  • یاری

در این جدال که سرگرمم

می‌شد هم‌سنگرم باشی

نامه‌ای در جیبم

گلوله‌ای در خشابم

یا قلبم حتی

اما حالا نعشی

مانده بر دستم

که حتی نمی‌بینی

چه قدر از مرده‌های حرفه‌ای خسته‌ام

  • از بین رفتن کارها

هر چه را می‌نویسم

بر آب می‌رود

و هر که را دوست دارم

بادبادکی است

این نوشته در خلاصه ها ارسال و , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *