بایگانی برچسب: s

پادشهر-عرفانپور

با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ ما رود مدامیم بگویید به تیغ ما شیشه عطریم، بگویید به سنگ

منتشرشده در خلاصه ها | برچسب‌شده , , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

پاییز بهاری است که عاشق شده است-عرفانپور

آنم که طلسم بخت را می‌شکند می‌غرد و کوه سخت را می‌شکند حاشا که به زخم‌های خود سجده کنم سجده کمر درخت را می‌شکند

منتشرشده در خلاصه ها | برچسب‌شده , , | ۲ دیدگاه

ناخوانده-میلاد عرفانپور

در این همه رنگ، آن‌چه می‌خواهی نیست در این همه راه، غیر گمراهی نیست در شهر، خیابان به خیابان گشتم آن‌قدر که آگهی است آگاهی نیست

منتشرشده در خلاصه ها | برچسب‌شده , , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

چاره‌ها-عرفانپور

آهنگ سکوت ما رساتر خوش‌تر افسار شکم‌وران، رهاتر خوش‌تر آری بگذار تا نکوتر بخورند این چوب خداست، بی‌صداتر خوش‌تر

منتشرشده در خلاصه ها | برچسب‌شده , , | دیدگاه‌تان را بنویسید: