ورود به دانشگاه و تداوم راه دانشجویان خط امام(ره)

دانشگاه تنها فرصت رد کردن یک مقطع آموزشی دیگر نیست، فرصت‌ها و وظایف دیگری را بسته به شرایط سنی و دوره‌ی خاص زندگی برای انسان فراهم می‌کند، که نه محیط آموزشی بسته‌ی دوره‌های پیشین تحصیلی با قواعد مبتنی بر اطاعت صرفاً از یک سری آیین نامه‌های خشک را دارد و نه الزامات و وابستگی‌های دوره‌ی آتی زندگی یک انسان به کار و… در آن موجود است. این شرایط فرصت رشد در حوزه‌های مختلف علمی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و هم چنین عمل به وظایف اجتماعی نسبت به جامعه را فراهم می‌کند که در هیچ یک از شرایط پیشین و پسین موجود نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم

اشاره: این ماله یک سال پیش برای سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشته شده بود.

ارتباط دو جانبه دانشجویان به مثابه نخبگان بیدار و آگاه و بدون تعلق و وابستگی امت به امام و رهبر دینی در ابتدای انقلاب باعث شد که بسیاری از مسائل کشور به صورت دو جانبه با رهنمود امام و اقدام آگاهانه‌ امت سامان بیابد. جهاد سازندگی، انقلاب فرهنگی، انقلاب اسلامی، تشکیل نهادهای انقلابی، نوع مواجهه با مرتدین بعد از لایحه‌ی قصاص، همه و همه نمونه‌ای از این امر بود. اما شاخص‌ترین مورد در این مسئله، فتح لانه‌ی جاسوسی بود. زمانی که امام راحل در دهم آبان خواستار این شد که دانش آموزان، دانشگاهیان ومحصلین علوم دینی باقدرت تمام،حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش دهند، دانشجویان با تبدیل این رهنمود به عملیات، بر اساس شرایط روز کشور و تحلیل خویش به این نتیجه رسیدند که باید اقدام عملی علیه آمریکا به عنوان منبع توطئه و غارت در کشور صورت بپذیرد. با بحث در این مورد لانه‌ی جاسوسی انتخاب شد و دانشجویان برای فتح آن برنامه ریزی کردند. این برنامه که با عدم همراهی عده‌ای از بدنه‌ی دانشجویان حزب اللهی به دلیل ضعف تحلیل‌ها یا عدم درک اولویت‌ها مثل طرح اولویت فتح سفارت روسیه مواجه شد، باعث شد تا بخشی از بدنه‌ی انجمن‌های اسلامی (به عنوان مهم‌ترین و تنها جایگاه دانشجویان مسلمان و انقلابی و حزب اللهی در آن زمان)که بیشتر آن‌ها از سه دانشگاه تهران، شریف و امیرکبیر تشکیل می‌شدند به فتح مسالمت آمیز سفارت امریکا اقدام کردند و در بیانیه‌ای خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نامیدند. امام راحل نیز که بعد از فتح سفارت از اقدام دانشجویان مطلع شدند به حمایت از این مسئله همت گماشتند و آنان را به ماندن در سفارت ترغیب کردند.

توجه دانشجوی مسلمان آن روز به مهم‌ترین عنصر گفتمان و خط امام و اسلام ناب یعنی استکبارستیزی و تولی و تبری و درک صحیح اولویت‌ها بر اساس اهداف و جهت گیری‌های تعیین شده به وسیله رهبری دینی و عدم گرفتار تحلیل‌های منحرف کننده و توجیهی و از حیّز انتفاع خارج کننده‌ی حرف رهبری موجب شد تا این اقدام تاریخ ساز صورت بگیرد که به تعبیر امام راحل انقلاب دوم نام گرفت و تعداد رسانه‌های خبری که از سراسر دنیا برای بازتاب این حرکت امت به کشور سرازیر شد حتی از انقلاب اول نیز فراتر رفت.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بادرگیر نشدن در دعواهای جناحی و توجه تنها به جهت گیری‌های امام امت و بدون منتظر ماندن برای ایفای نقش توسط نهادهای مسئول با درک مسئولیت تاریخی خویش نمادی از اقدام دو جانبه امام و امت بر اساس چارچوب‌های دینی و گرفتار نشده در حصار دیوان سالاری‌های خسته و زمین گیر به نمایش گذاشتند. از سوی دیگر با ابتکارات در چارچوب آن اصول پیام دینی مردمی انقلاب را به همه عدالتخواهان، حق طلبان و آزادی خواهان دنیا رساندند.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با پای مردی و اداره مستقیم لانه جاسوسی ضمن همکاری با نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران و توجه به نهادهای قانونی دولت و مجلس در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی، نمونه‌ای از اثرگذاری مستقل مردمی دانشجویی را به نمایش گذاشتند و با این تبعیت از ولایت، استکبار ستیزی و پیش گامی در میان امت اسلامی در ایران و جهان اسلام و سراسر دنیا به نمونه‌ای تبدیل شدند. گرچه اینحرکت از نقد و اقدامات بعضی از افراد که بعضاً در رأس آن بودند بری نیست، اما عدم درگیر شدن آن در دعواهای روزمره جناحی آن دوره موجب تبدیل آن به یک نمونه‌ی بی بدیل شد.

سر انجام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با برگزاری کنگره‌ای برای درگیر نشدن در معادلات جناحی و عدم موازی کاری با نهادهای اسلامی فراگیر دانشجویی و مردمی نظیر انجمن‌های اسلامی که در آن روز تنها مکان تجمع نیروهای دانشجوی انقلابی بودند، به انحلال خویش اقدام کردند. نزدیک به ۴۰۰ دانشجوی فاتح لانه بعدها از گرایشات مختلف سیاسی، جناحی و علمی و فرهنگی دچار شدند و حتی بعضی از آن‌ها به توبه از گذشته خویش و پریدن در دام و آغوش اسیران دیروز خویش همت گماشتند. حدود ۳۰ تن از اعضای حاضر در لانه نیز در جنگ تحمیلی و ترورهای شهری به شهادت رسیدند. این تجربه نشان داد که انقلابی شدن در یک دوره امکان پذیر است اما جهاد اکبر و انقلابی ماندن در طول زندگی بر اساس عمل در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی ضامن سلامت جریان‌های فکری و سیاسی است.

برهمین اساس شاید بتوان گفت که دانشگاه تنها فرصت رد کردن یک مقطع آموزشی دیگر نیست، فرصت‌ها و وظایف دیگری را بسته به شرایط سنی و دوره‌ی خاص زندگی برای انسان فراهم می‌کند، که نه محیط آموزشی بسته‌ی دوره‌های پیشین تحصیلی با قواعد مبتنی بر اطاعت صرفاً از یک سری آیین نامه‌های خشک را دارد و نه الزامات و وابستگی‌های دوره‌ی آتی زندگی یک انسان به کار و… در آن موجود است. این شرایط فرصت رشد در حوزه‌های مختلف علمی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و هم چنین عمل به وظایف اجتماعی نسبت به جامعه را فراهم می‌کند که در هیچ یک از شرایط پیشین و پسین موجود نیست.

فرصت رشد درک و تحلیل از شرایط جامعه و دنیا پیدا کردن و از طرفی نقش آفرینی آزادانه در این شرایط از ویژگی‌های این دوره‌ی حیات انسانی است. فرصت یافتن و درک آرمان‌ها و از آن مهم‌تر زندگی آرمان‌خواهانه و تلاش برای تحقق این آرمان‌ها در دانشگاه و جامعه و جهان فرصتی است که بیش از همه در این دوره فراهم است. دانشجو می‌تواند و چه بسا باید از این فرصت برای درک آرمان‌هایی هم جون تمدن اسلامی، ابرقدرتی کشور، احیای فرهنگ بومی، تولید عدالتخواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و… تلاش کند، و هم تلاش کند زیستی مبتنی بر این افق‌ها برای خود ترسیم کند و هم به سراغ جامعه و حکومت و دولت و دنیا رفته و برای تحقق این اهداف تلاش کند. هم ابعادی فراتر از متون رایج درسی را پی بگیرد و هم جامعه و دنیا و دولت را به این سو بکشاند.

این نقش بی بدیل یعنی آرمان خواهی و مطالبه‌ی آرمان‌ها و زیست آرمانی بی تعلق‌های رایج و روزمرگی نه تنها غیر قابل تکرار و شدنی که ضروری حفظ جامعه است و پمپاژ آرمان و امید و تلاش برای تحقق آن‌ها و عدم افتادن حکومت و جامعه به روزمرگی و یاس و پذیرش وضعیت موجود کشور و نظام نابرابر جهانی از همین نقطه می‌گذرد؛ و عدم تحقق آن کج کارکردی‌های متعددی را نصیب جامعه  و حکومت می‌کند.

این که مهم‌ترین سندهای افتخار جامعه و حکومت ما حرکت‌های آرمان‌خواهانه ی این چنینی است که از دانشگاه و دوره‌ی دانشجویی جوشیده خود سند همین امر است. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، یک تجربه مثبت است که در طول چند دهه گذشته به صورت معدود و محدود تکرار شده است تجربه‌هایی مانند جنبش دفاع از استقلال و تبدیل انرژی هسته‌ای به مطالبه‌ی عمومی و مبارزه با آپارتاید علمی، نهضت عدالتخواهی و آزاد اندیشی، تحصن فرودگاه مهرآباد، حرکت‌های جهادی نمودی از این حرکت است که می‌توان با شاخص‌های خود جوش بودن، ضد استکباری و عدالت‌خواهانه بودن، در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی بودن، درگیر نماندن در حصار مجادلات سیاسی روزمره، و بر اساس تکلیف دینی بودن را از ویژگی‌های بارز و شباهت‌هایان‌ها مقایسه با حرکت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دانست.

همین مطلب در مرکز اسناد، تریبون مستضعفین، بصیر آنلاین، فارس

این نوشته در یادداشت ارسال و , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *