ای قاعدان عرصه ی عاشورا

در فکر شأن و قدرت عالی‌تر
با ادعای برتر و نامی‌تر
این گونه نخبگی که عوامی‌تر
پر کرده‌اید نقشه ی دشمن را
جاماندگان ز یاوری مولا
جامانده از بصیرت این مردم!
عهد امام عصر چه سان شد گم؟
آن کس که بر طریق ولایت نیست
علامه هم بَود به هدایت نیست
بر گردنی که عهد ولایت نیست
ما را به او که عقد اخوت نیست

بسم الله الرحمن الرحیم
ای قاعدان عرصه ی عاشورا
دنبالگان بلعم باعورا
ساکت درون عرصه ی ناوردید
یک لحظه فکر کنید برگردید
دیدید حمله ضد ولایت را
تکبیر، بهر هدم هدایت را
علمی که بر خشوع نیفزاید
اشرافیت طریقه ی خود دارد
وقتی منم نتیجه ی دانش بود
دنبال اشتهار و ستایش بود
با دانشی که تزکیه و لب نیست
بر شیوه ای که غیر تذبذب نیست
امّید نا امید جنم هاتان
خشکید از نفیر منم هاتان
بازیچه ی تحجر و بازیگر
در فکر شأن و قدرت عالی‌تر
با ادعای برتر و نامی‌تر
این گونه نخبگی که عوامی‌تر
پر کرده‌اید نقشه ی دشمن را
جاماندگان ز یاوری مولا
جامانده از بصیرت این مردم!
عهد امام عصر چه سان شد گم؟
آن کس که بر طریق ولایت نیست
علامه هم بَود به هدایت نیست
بر گردنی که عهد ولایت نیست
ما را به او که عقد اخوت نیست

این نوشته در هنر و ادبیات ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *