کارهای محافطه کار پسند

یکی از کارهایی که محافظه‌کاران در کشور نهادینه کرده‌اند، ارجحیت دادن به کارهای بی‌روح و بی‌اثری است که ظواهری قابل تبلیغات کردن و تولید بیلان‌کار دارد، بدون اینکه تغییر واقعی روی زمین رخ دهد. در ضلع دیگر نیز تعدادی آدم حرفه‌ای برای چنین کارهایی ایجادشده که در بسیاری موارد نه کار ذره‌ای اثر دارد و نه آن‌ها ذره‌ای به کار اعتقاددارند، اما با انجام آن کارها از تأیید محافظه‌کاران بهره‌مند می‌شوند، لذا کارسازهای حرفه‌ای چنین حرکت‌هایی ایجاد می‌شود. حتی چنین کارسازهای حرفه‌ای در خارج از کشور با این چارچوب ایجادشده‌اند که رگ خواب مسئولین را یافته‌اند.

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از کارهایی که محافظه‌کاران در کشور نهادینه کرده‌اند، ارجحیت دادن به کارهای بی‌روح و بی‌اثری است که ظواهری قابل تبلیغات کردن و تولید بیلان‌کار دارد، بدون اینکه تغییر واقعی روی زمین رخ دهد.

در ضلع دیگر نیز تعدادی آدم حرفه‌ای برای چنین کارهایی ایجادشده که در بسیاری موارد نه کار ذره‌ای اثر دارد و نه آن‌ها ذره‌ای به کار اعتقاددارند، اما با انجام آن کارها از تأیید محافظه‌کاران بهره‌مند می‌شوند، لذا کارسازهای حرفه‌ای چنین حرکت‌هایی ایجاد می‌شود. حتی چنین کارسازهای حرفه‌ای در خارج از کشور با این چارچوب ایجادشده‌اند که رگ خواب مسئولین را یافته‌اند.

مثلاً هنرمندان ما آموخته‌اند اگر یکی دو کار در حمایت از کشور یا حمله به ضدانقلاب بسازند، برایشان حاشیه امن ایجاد می‌شود. آن‌وقت مثلاً فلان خواننده بعد دو تیتراژ ملی خواندن سر از تلویزیون ضدانقلاب درمی‌آورد و با یک ابراز بی‌اطلاعی سروته همه‌چیز هم می‌آید. آن طنزپرداز کاری علیه ضدانقلاب می‌سازد و آن‌وقت آزادانه در تمام‌کارهایش همجنسگرایی را ترویج می‌کند و به اصرار خوابیدن مردها در یک رختخواب را نشان داده و در سوی دیگر زن را موجودی احمق نشان می‌دهد و کسی کاری به کارش ندارد.

سفارت و رایزنی فرهنگی ما می‌تواند هیچ ارتباط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علم و فناوری و… نگیرد، اما هرسال برنامه‌های بی‌خاصیت با مشتی مخاطب بی‌اثر در مواردی مثل رحلت امام و سالگرد انقلاب یا شعار دولت وقت برگزار کند و البته با بازتاب آن در صداوسیما بیلان‌کار خود را کامل کند.

بخش‌هایی از بازوهای دیپلماسی عمومی و صدور انقلاب ما می‌توانند بدون متحمل شدن زحمت ارتباط با مجموعه‌های مؤثر عمدتاً غیرشیعی و غیرمسلمان هرسال تعدادی جوان شیعه و چه‌بسا منفعل را به تهران بیاورند و ببرند و به بالا بردن عکس رهبری توسط آنان به‌عنوان نتایج صدور انقلاب افتخار کند بی‌آنکه عمق استراتژیک نظام را افزایش دهد.

در حوزه اقتصادی با استناد به یکسری آمار وضعیت اقتصادی را مثبت بخواند یا صرفاً امتیازی ظاهری به مردم بدهد بدون آنکه گلوگاه‌های اصلی آسیب‌پذیری اقتصاد و زندگی مردم را درمان کند

در حوزه مقابله با فقر و فساد و تبعیض چند مطالبه صوری در مورد فساد عمدتاً از جناح مقابل سامان دهد و چند کار خیریه‌ای بکند بدون آنکه به عوامل رفع تبعیض و استضعاف کاری داشته باشد.

در حوزه علم و فناوری به چند حمایت نمایشی از کارهای نه‌چندان بااولویت و حقوق‌بگیر کردن نخبگان اکتفا کرده بدون آنکه اتفاق جدی بیفتد و در علوم انسانی به برگزاری یکسری همایش در مورد مبانی علوم انسانی اکتفا می‌کند.

پدیده همایش برگزارکن‌ها و کتاب مناسبتی چاپ کن‌ها مفتضح‌ترین نمونه این رویکرد است که بسته به مناسبت‌ها و اسم سال و شعارهای رهبری کار روتین سالیانه را می‌کنند.

با ایجاد منافع برای بخشی از فعالان این عرصه‌ها تاحدی دهان منتقدین را هم ببندد.

طبیعتاً نمایاندن لختی پادشاه در چنین مواردی خوب است، اما برای پیشبرد انقلاب کافی نیست. مهم‌ترین راه مفتضح کردن مواردی ازاین‌دست انجام کار واقعی انقلابی در حد مقدور است تا تفاوت دوغ و دوشاب مشخص شود.

همین مطلب در تلگرام، ۵۹۸، بی‌باک‌نیوز

این نوشته در یادداشتک‌های شبکه‌های اجتماعی ارسال و , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *