محمدحسین بدری، ژورنالیستِ اجتماعیِ زاینده

IMG_3746-498x192بدری ضمن پرداختن به موضوعات مهم و داشتن نشریات مختلف فرهنگی و اجتماعی، قلم ساده و روانی دارد. به‌ندرت از عبارات پیچیده در متن او خبری هست. متن سرشار از نشانه‌شناسی و موضع‌گیری و تحلیل است اما هرگز پیچیده و ثقیل نشده است، آن هم از نویسنده‌ای که دکترای فقه و حقوق می‌خواند و سروکارش با عبارات ثقیل است.

بسم الله الرحمن الرحیم

محمدحسین بدری روزنامه‌نگار جوان و پرکار نسل سومی است که جزو مهم‌تری ژورنالیست‌های حزب‌اللهی به‌ویژه در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، ادبی و هنری به شمار می‌آید. وی که به روزنامه‌نگاری در روزنامه‌ها و نشریه‌های مختلفی نظیر قدس، ابرار، همشهری، خورشید، جوان، نگارستان، کتاب هفته، سوره، راه، آینده‌سازان، همشهری محله، همشهری داستان، همشهری آیه، مهر نو، داستان، عصر جدید، پنجره، موعود، سروش، مهر، و… . پرداخته است، دبیری گروه‌های فرهنگی روزنامه ابرار، خبرگزاری فارس، روزنامه خورشید و روزنامه جوان، سردبیری هفته‌نامه همشهری محله ۱۵ و ۱۰، سایت شهید مهدی باکری، سایت جهان بدون صهیونیسم، ماهنامه همشهری آیه، ماهنامه اجتماعی مهر نو، دوهفته‌نامه داخلی سازمان بهزیستی کشور، ماهنامه داستان، ماهنامه عصر جدید و جانشینی سردبیر همشهری داستان را در کارنامه دارد. او نه‌فقط در ژورنالیسم که در کارهای فرهنگی و هنری دیگر نیز حضورداشته داوری در جشنواره عمار و فجر، مدیریت ارتباطات و برنامه‌های فرهنگی سازمان هنری – رسانه‌ای اوج نمونه‌هایی از آن است.

IMG_3746توجه به تربیت نیرو و چهره‌سازی

بدری در کنار نوشتن به تدریس و تربیت نیرو هم اهتمام زیادی دارد. ده‌ها کلاس نویسندگی و روزنامه‌نگاری او در دانشگاه‌های چهارگوشه کشور برای دانشجویان و هم‌چنین ادارات ارشاد شهرستان‌هایی مثل قم، قزوین و ورامین، مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها، مدیران فرهنگی دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور، فرهنگسراها، باشگاه خبرنگاران خبرگزاری فارس (توانا) و باشگاه خبرنگاران خبرگزاری عصر، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، مؤسسات فرهنگی و مساجد شهرستان‌ها، موسسه طلوع، مدارس مختلفی نظیر جوادالائمه، فرهنگ و علامه حلی و… نمونهٔ از این اهتمام مداوم است. جلساتی که باعلاقه و اکثراً بدون چشم‌داشت مالی و بعضاً برای تعداد محدودی برای ماه‌ها ادامه می‌یابد و تلاش می‌کند تا از میان آن‌ها استعدادهای نوشتن را به نشریات و مکان‌های مختلف معرفی کند. هم‌چنین او سخنران مداوم مجموعه‌های دانشجویی در حوزه فرهنگ و هنر است. این سخنرانی و کلاس‌ها به دنبال رشد دادن مخاطب است لیست صدتایی کتاب او که از کتب ساده ولی مهم ادبیات کشور هستند، در این جلسات ردوبدل می‌شود و شروع ارتباط بسیاری با هنر و ادبیات و نویسندگی را فراهم می‌آورند. او همین‌طور تلاش می‌کند تا ظرفیت‌های بالقوه نویسندگی را فعال کند، به سراغ آدم‌هایی که حرف دارند ولی کم‌تر دیده می‌شوند یا وجهه‌های دیگر شخصیتشان به‌تبع نیاز روز به وجهه فرهنگی‌شان غلبه کرده می‌رود و آن‌ها را به نوشتن ترغیب می‌کند و تلاش می‌کند به آن‌ها تشخص فرهنگی بدهد. استعدادهای زیادی برای اولین بار، کارهای خوب‌شان در نشریات او دیده‌شده است. علاوه بر این او در مجلاتی که به مسائل ادبی و هنری پرداخته مثل داستان یا عصر جدید به چگونگی موفق شدن و تجربه‌ها مثل تجربیات داستان‌نویسان پرداخته و به چگونگی نویسنده شدن آن‌ها اهمیت داده است. افرادی نظیر پرهیزی و فائقهالسادات میرصمدی و… هم در این مسیر با او همگام بوده‌اند.

روحیه مذهبی و هیئتی

بسیاری از فعالان فرهنگی یا حزب‌اللهی ما یا هیئتی هستند یا فرهیخته! و به اندک فرهیختگی به‌نوعی اشرافیت فرهنگی و معرفتی دچار می‌شوند، یا این‌که بچه‌های هیئتی در فرهنگ‌عامه لول می‌خورند، بدون هیچ استعلای فرهنگی ولی محمدحسین بدری هم فرهنگی است، هم کتاب‌خوان حرفه‌ای از اصول فقه تا رمان‌های خارجی در ماشین او هست، هم فیلم‌بین است و هم در هیئات و دروس اخلاق علما و… حاضر است. بارها شده افراد او را دیده‌اند که نشریات و محصولات فرهنگی برای علما ببرد، یا در نشریات خودش از بحث اخلاق علما استفاده کند. هم‌چنین او پای ثابت هیئات عزاداری مثل حاج منصور ارضی است که بچه حزب‌اللهی‌های عادی در آن هستند. علاوه بر استفاده مدام از احادیث و متون دینی نظیر نهج‌البلاغه، مباحث مرتبطی از اساتید اخلاق نظیر حجج‌اسلام جاودان، حق‌شناس زابلی، دولابی و… در کارهای او هست. هم‌چنین تحفظ‌های خاصی مثل پرهیز از شهرت شخصی و محوریت خودش دارد، مثلاً حاضر نیست در مورد خودش مصاحبه کند، البته در محفل‌های خصوصی فرهنگی گرداننده و محور جمع است.

قلم ساده و روان

badriبدری ضمن پرداختن به موضوعات مهم و داشتن نشریات مختلف فرهنگی و اجتماعی، قلم ساده و روانی دارد. به‌ندرت از عبارات پیچیده در متن او خبری هست. متن سرشار از نشانه‌شناسی و موضع‌گیری و تحلیل است اما هرگز پیچیده و ثقیل نشده است، آن هم از نویسنده‌ای که دکترای فقه و حقوق می‌خواند و سروکارش با عبارات ثقیل است. علاوه بر عادت به نوشتن باید این را به مطالعه مدام آثار ساده و متقن فارسی و به‌ویژه جلال در او نسبت داد. این سادگی و روانی نه صرف یک سبک شخصی که عاقلانه و عامدانه انتخاب‌شده او حتی در نشریه برایش تئوری پردازی نیز کرده است مثل نفی رئالیسم جادویی مارکز و مهم شدن او، هم‌چنین تأیید داستان‌نویسی سرراست و ساده که با معرفی چهره‌های داخلی و خارجی مثل چخوف مورد تأکید قرار گرفته است.

مخاطب عام، مخاطب خاص

درخشش بدری در کارهای مخاطب عام است که اکثر کارهای ایرانی در آن ضعیف‌اند. اوج آن نیز در ماهنامه مهر نو است که یک‌سروگردن از تمام نشریات مشابه اجتماعی مثل همشهری جوان و نشریات عامه‌پسند و خانوادگی بالاتر است، چراکه هم با مخاطب خوب ارتباط برقرار کرده است، هم حرف‌های جدی اجتماعی و حتی دینی و انقلابی را زده است، بدون این‌که مخاطب احساس کند نشریه از چارچوب اجتماعی بیرون آمده است. مطالبی گفته که حتی همان نشریات به آن کم توجه می‌کنند از ابعاد اجتماعی عینک و زایمان طبیعی تا ….. علاوه بر کارهای مخاطب عام، او کارهای مخاطب خاص جدی و موفق (حتی موفق‌ترین در بعضی موارد) نیز انجام داده مثل نشریه داستان اما خودش هم موفقیت و برد بیشتر را در کارهای اجتماعی و مخاطب عامش می‌داند.

فرصت‌محوری

بدری به هر حوزه‌ای واردشده در آن حوزه بیش از نقد رقیب، دشمن‌شناسی و تهدیدمحوری، به فرصت‌محوری و ارائه کار ایجابی پرداخته است. تلاش کرده در داخل، زندگی واقعی مردم، کارهای فرهیختگان، جهان اسلام و در دنیا نمونه‌های خوب را بیابد و معرفی کند. انتخابی هوشمندانه. نشریات بدری جزو معدود نشریات داخلی است که نشریه متاتئوری و پس‌زمینه گسترده‌تری دارد.

badri (1)رصد روشنفکران و قالتاق‌های جبهه خودی

او ضمن دادن خط درست در حوزه‌های مختلف اجتماعی، هنری، ادبی و… به رصد جبهه مقابل و قالتاق‌های جبههٔ خودی که با کارهای بی‌بنیه به دنبال سوءاستفاده‌اند یا مدیریت فرهنگی نالایق می‌پردازد و از زدن آدرس‌های غلط خودداری نمی‌کند، البته نمی‌گذارد این تک‌مضراب‌ها بر کار ایجابی او سایه بیندازد. مثلاً درباره دشمنی روشنفکران با قیصر و فردی یا بزرگ کردن امثال مارکز و کوچک کردن چخوف می‌نویسدو

توجه به سرمایه‌های جامعه، ادبیات، هنر و تاریخ اسلام، انقلاب و ایران

بدری به استفاده از سرمایه‌های جامعه، ادبیات، هنر و تاریخ اسلام، انقلاب و ایران اهتمام جدی دارد. از مردم عادی و عادات خوبشان در زندگی در دوره نشریه مهر نو تا استفاده از احادیث اول نشریات او، حکایت‌های نهج‌البلاغه، حکایت از جوامع الحکایات، تذکره الاولیای عطار، فیه ما فیه، جوامع الحکایات سدیدالدین محمد عوفی، کیمیای سعادت محمد غزالی، قابوس‌نامه، تا معرفی چهره‌های مختلف و…. تا سرمایه‌های تاریخ انقلاب و ایران معاصر. او به سنت نه از منظر سنت یا رویکرد بازتولید کننده فرهنگ‌عامه که از منظر فرصت‌سازی می‌پردازد، مثل ظرفیت‌های داستانی واقعه عاشورا.

حریت که باعث نقل‌مکان‌های پیاپی

بدری علاوه بر حاذق بودن در حوزه خودش دل‌بسته کارش نیست و حریت دارد. حریتی که باعث شده تا هر از چندی او نقل‌مکان کند و یا خود زیر بار حرف‌های مدیریت فرهنگی ناهمراه یا به دنبال انگیزه‌های دیگر نرود، یا دیگران او را تحمل نکنند. لذا نقل‌مکان‌های او زیاد است اما هویت کارهای او با اختلاف حوزه‌ها و الزامات آن به‌صورت نسبی پایدار است.

چهره‌محوری

او علاوه بر چهره‌سازی بر محور استفاده از فرصت‌ها و سرمایه‌های فرهنگی کشور، این کار را نه در خلأ که درزمینهٔ چهره‌ها و پیش‌قراولان عرصه‌ای که در آن کار می‌کند می‌بیند. حتی بیش‌ترین ضریب را به همین سرمایه‌ها می‌‌دهد که در طرح جلدهایش نمایان است، مثلاً طالب‌زاده، نجم‌الدین شریعتی مجری سمت خدا، ده‌نمکی، امیرخانی، فردی، احمد غلامی، مؤذنی، آل احمد، کرمیار، بایرامی، گلابدره‌ای، داوود امیریان، آنتوان چخوف و… طرح جلد مجلات او را شکل می‌دهند، همه هم حالت صمیمی یا عادی دارند نه ژست رایج نشریات را. بعضی چهره‌ها نظیر آوینی یا جلال هم محوریت دوچندان دارند، چنان‌که هر شماره مطلب ندیده‌ای از آوینی در کارهایش هست و از آل‌احمد بسته به هر موضوع کمک می‌گیرد، بگذریم از ویژه‌نامه‌های متعددی که به او پرداخته است. گذشته از آن چهره‌های هر حوزه تخصصی مثلاً ادبیات یا سینما و همین‌طور چهره‌های دیگری که حوزه اصلی‌شان حوزه مربوط نیست، اما بر اساس خلاقیت و چینش‌های متفاوت بدری در آن حوزه به کار گرفته‌شده‌اند در نشریه دیده می‌شوند. یک چهره فکری در حوزه ادبیات یا یک چهره سیاسی در حوزه نقد سینما یا یک چهره فقیه در حوزه مسائل اجتماعی و… حتی به کار گرفتن امثال سید مهدی طالقانی، دعایی، سید یحیی یثربی، موسی حقانی، خسروشاهی و… که شاید برای ما دورترین آدم مثلاً به حوزه ادبیات به‌حساب بیایند، اما او ربط ایجاد می‌کند. چهره‌محوری با اصرار او بر استفاده از تصاویر نویسندگان در نشریه کاملاً مشخص است. به‌صورت نمونه در دوره مهر نو و داستان از این چهره‌ها نامی می‌بینیم: بایرامی، حمیدرضا شاه‌آبادی، قیصری، جهانگیر خسروشاهی، علیخانی، جواد جزینی، شاکری، جسن‌بیگی، محقق، احمد غلامی، نعمت‌الله سعیدی، فتاح‌پور، مؤدب،، کربلایی‌لو، عزتی‌پاک، زائری، پاپلی‌یزدی، فتاحی، سرهنگی، شرفشاهی، اکبر خلیلی، روح‌الله مهدی‌پور عمرانی، جلوه، گودینی، نادر ابراهیمی، محمود حکیمی، صابر امامی، زنوزی‌جلالی، زواریان، محسن سلیمانی، محمودزاده، سینایی، نادمی، محمد رجبی، احمد وکیلیان، سرشار، معدنی، مخدومی، اسعدیان، هاشمزاده، باشه‌آهنگر، حاتمی‌کیا، شیخ‌طادی، شمس آل‌احمد، سیمین دانشور، احمد بیگدلی، ملانظر، اکبر ایرانی، محسن باقرزاده، فراست، حدادعادل، عبدخدایی، پورطباطبایی، سیدمحمود حدادی، سیدمیرزا رضویان، روح‌افزا، سیدمجید حسینی، فراستی، موسوی‌گرمارودی، سنگری، حجازی، محسن سلیمانی، عمران صلاحی، زورویی نصرآباد، اسماعیل امینی، کمری، میرجعفری، آذرنگ، میرعابدینی، دادور، بهمنش، زهرا محمدی، مهدی رسولی، جوانبخت، پیمان خاکسار، رزاقی، سلیمی‌نمین، محسن مقصودی، صائب، ترکش‌دوز، یلچی‌زاده، فیاض، سیدمجتبی حسینی، کاسه‌ساز، علومی، مرادی کرمانی، حسن سبحانی، رواسانی، سهیل کریمی، رهدار، حاج‌قربان، سید عظیم موسوی، لهراسبی، کاظمی، جهانشاهی، انسانی، همازاده، سعید قاسمی، بهزاد، مستغاثی، حیدر رحیم‌پور ازغدی، امیری اسفندقه، شاهنگیان، حریری، سلمان هراتی، حسین مهدوی (م.مؤید)، زهیر توکلی، بیوک ملکی، مصطفی رحماندوست، رضایی‌نیا، پناهیان، طریقی، سیم‌فروش، مقدم‌دوست، محمدحسین جعفریان، محمدسرور رجایی، صفربیگی، حسن رحیم‌پور و…

این پرداختن به چهره‌ها با محوریت چهره‌های انقلابی هر حوزه است، اما چون او محور را درست می‌چیند، حتی روشنفکرها را برای تکمیل پازل خود به کار می‌گیرد، بی‌آن‌که به آن‌ها باج داده باشد. او که عادت به ارتباط عمیق با چهره‌ها دارد بعضی از آن‌ها را بسته به حوزه تخصصی بیش از همه به کار می‌گیرد مثلاً امیرخانی و علومی در همه شماره‌های داستان نقش محوری دارند، رزاقی در نشریه مهر نو با محوریت اقتصاد اجتماعی، نعمت سعیدی پای ثابت تمام‌کارهای اوست.

رویکرد جهانی

او رویکرد جدی جهانی دارد چه در حوزه جهان اسلام چه و بین‌الملل، در هر حوزه‌ای کار تولید می‌کند چهره‌های خوب فعال در آن حوزه را که برای داخل درس‌آموز است به کار می‌گیرد، مثلاً در سادگی و پرداختن به مسائل روزمره چخوف را برمی‌گزیند. یا گزینه‌هایی را برمبنای داشتن نگاه منتقدانه یا زندگی واقعی غیر مدرن و روشنفکری را برمی‌گزیند، چنین است که هرمان هسه، تولستوی، بولکاکف، فیلم فارست گامپ، ادبیات و هنر افغانستان، محمدسرور رجایی، ادگار دکتروف، زکریا تأمر، آلیس مونرو و…. در کارهای او هستند. مدل برخورد او با این چهره‌ها هم صرفاً تمجید نیست، گزینش آگاهانه برای تغییر مسیر اجتماع، هنر و ادبیات در آن هست. چهره‌هایی نیز هنر و ادبیات جهان اسلام آن‌هم با رویکرد انقلابی برای اولین بار در نشریات او به مخاطب معرفی می‌شوند مثل علا الاسوانی و احمد بهجت نویسندگان مصری که در مورد انقلاب ۲۰۱۱ نیز داستان دارند. هم‌چنین به نگاه خارجی‌ها به ایران مثل سفرنامه‌ها یا نویسندگان ایرانی نظر دارد، به‌صورت نمونه مقدمه یا متن نویسندگان خارجی در باب ایرانی‌ها مثل مقدمه مایکل کرایج هیلمن بر مدیرمدرسه جلال را به‌کاربرده است. هم ادبیات خارجی مثل ادبیات اجتماعی روسیه را به خواننده ایرانی معرفی می‌کند، هم گزارش از تحقیق زبان فارسی در شوروی سابق را یا ایرانی‌های خارج مثل فاضل عبدلوویچ اسکندر که ایرانی ساکن روسیه است. رویکرد جهانی او فراگیر است، ویراستاری را از همین منظر با بررسی کتاب وریراستار ارشد نیویورکر پیش‌گرفته، قصه‌نویس‌های مردمی مثل المور لئونارد، داستان‌های ترکی و نویسندگانی مثل یاشار کمال و افتخار او به نگرفتن نوبل، ناصر فیض و ترجمه آثار ترکی، غارت زبان ترک‌ها به‌وسیله آتاتورک، بررسی مجله‌های ترک قبل از تغییر اجباری خط، مظفر ایزگو نویسنده ترک و… نمونه‌ای از ایجاد ظرفیت‌های جدید است. در همین چارچوب به ترجمه، ضرورت و وضعیت کنونی‌اش پرداخته است. هم‌چنین بررسی اجتماعی در نگاه جهانی نیز جالب‌توجه است، مثل بررسی پایان ادبیات و هنر در غرب یا نقد رمان خوب نخواندن آمریکایی‌ها از زبان فیلیپ راث برنده نوبل ۲۰۱۲٫ به انحای مختلف این رویکرد در کارهای او حاضر است. یادداشت‌های روزانه جان آپدایک، نامه‌های چخوف، مردن داستان در اروپا و آمریکا، احمد رأفت افغانی، لئو گروچکوسکی لهستانی، زکریا تأمر سوری، واسیلی ماکارویچ شوکشین روسی، امل عزالدین فلسطینی، هاروی کوراکامی نوبلی، المنار، مسلمان و محجبه شدن زنان اروپایی، زندگی عادی مردم افغان، پاراچنار، زندگی مردم افغان، روایت سفر یک مهاجر افغان به وطنش، صدور انقلاب حذف اشرافیت به خاورمیانه، سودان، رسم و راه ماه رمضان د ولایت افغان‌ها و… نمونه‌هایی دیگر از اولویت رویکرد جهانی در کارهای اوست.

رویکرد اجتماعی

بدری رویکرد اجتماعی دارد، پرداختن به مسائل اجتماعی، بررسی ابعاد اجتماعی پدیده‌های فرهنگی و سیاسی، حتی بررسی چهره‌ها در پس‌زمینهٔ اجتماعی‌شان چنان‌که در مهر نو و داستان بسیاری چهره‌ها مثل جلال، گلابدره‌ای و…. حتی محیط زندگی یا محیط‌هایی که درباره‌شان نوشته است. مثلاً در نشریه او سفر به طالقان و محیط اجتماعی آن‌جا را می‌بینیم یا پیگیری مناطق سفرنامه‌های جلال را. به بهانه رمان شازده مام یزدی به فضای یزد پرداخته است. مردم‌نگاری، پرداختن به مسائل واقعی زندگی مردم مثل پیوند کلیه، عینک، زایمان طبیعی و…. نمودی از این نگاه است. حتی در حوزه ادبیات داخلی و خارجی پرداختن به بحران‌های واقعی، نقد ادبیات دور از واقعیات و واکاوی دلایل عدم رمان‌خوانی و داستان‌خوانی مردم و عدم نگارش داستان‌های درست موردتوجه اوست. با این رویکرد اجتماعی نسبت به حوزه‌های تخصصی فرهنگ نیز مسئله تازه می‌آفریند مثل داستان خوانی در زندان یا پرونده جوانمردی به بهانه رمان قیدار. بدری به تصویر خیلی اهمیت می‌دهد تصاویر واقعی زندگی گزارش‌هایش در تداوم این رویکرد موجود است. هم‌چنین او به بازتولید خودش می‌پردازد. تجربیات شخصی خودش از هیئت تا مسجد دوران کودکی و… در کارهایش حاضر است، تجربه‌ای از بچه نیمه جنوبی تهران با همان تیزی‌های خاص.

مهر نو و نمایش دغدغه‌های اجتماعی

کثرت این توجهات اجتماعی خود را در نشریه مهر نو او نشان می‌دهد: بازتولید زندگی آدم‌های عادی و مثبت، حساب‌وکتاب در زندگی، خام‌فروشی، اهداکنندگان خانه، گدایی محبت از حیوانات وحشی، مسکن مهر، عدالت‌خواهی، بی‌عدالتی رسانه‌ای، لمپن‌سرمایه‌دارها در شهر، قتل در مقابل چشم مردم و بی‌تفاوتی مردم، مرکز نگهداری معلولان ذهنی، مهربانی‌های بدون اجبار مردم عادی، اخلاق رانندگی مردم ایران، فیلم کارناوال مرگ درباره ترافیک، بخش زایمان بیمارستان میلاد، زایمان طبیعی و سزارین، گرمابه‌های قدیمی به‌مثابه شبکه اجتماعی دوره خود، برنامه راز، رمان آذرستان، خودکشی هاجر نویدی به‌خاطر پول نداشتن، دانشجویان بیرمنگام و حواشی آن‌ها، بورس‌ها، مسلمانی و زندگی دانشجویی در اروپا، زندگی دانشجویی در چند کشور خارجی، ربا و درآمد بدون کار، اختلاف طبقاتی و قاجار، رستوران‌های زنجیره‌ای، زندگی اجتماعی زلزله‌زدگان بم، فرهنگ اعتراض و نقد انقلابی، الگوی توسعه، سینمای ایران، جشنواره مردمی فیلم عمار، محرم و صفر و جامعه دینی، معرفی هیئت عشاق‌الحسین، شبکه اجتماعی تعزیه، سفر به عتبات، موسیقی اجتماعی، شعر اجتماعی، داستان‌های اجتماعی، بست‌نشینی‌های عدالت‌خواهانه، سبک زندگی آمریکایی و تغذیه و تلویزیون، اشرافیت و مردم‌گرایی، هیئات و اداره جنگ، مزایده ماشین رییس‌جمهور برای مناطق محروم، اثرات سرمایه‌داری بر زندگی مردم، سبک زندگی دانشجوی انقلابی، شامپوهای تقویت‌کننده، کوچک‌ترین مخترع ایرانی، جامعه ایرانی و انقلاب اسلامی، نقد سینما و جشنواره فجر، پول نفت و مدیریت فرهنگی، مشکلات زراعت و زندگی کشاورزی، شاعر دهاتی، بازگشت کشاورزان آمریکایی به کشاورزی سنتی و آفات کشاورزی مدرن، مدیریت مصرف و منابع آب، شعر اجتماعی، برنامه سمت خدا، قناعت و سادگی، موسیقی انقلاب، خوابگاه دانشجویی، شأن اجتماعی کار، تأثیر انقلاب اسلامی بر جایگاه دین در عرصه جهانی، سفر حج و خانواده، بچه‌ها و مهدکودک، پیکان ماشین محبوب ایرانی، ساندویچی منصف و متدین ۱۷ شهریور، تلویزیون و انقلاب، محله‌محوری و هویت محلی، روحانی سنتی محلی، آسایشگاه کهریزک، انجمن‌های علمی و دانشگاهی، نقد رسانه ملی، رسانه و انقلاب، تربیت و رسانه، نقد برنامه‌های کودک و اثرپذیری از غرب، اعتقاد به منجی در ادیان، خرید کلیه، زمینه‌های نارسایی کلیوی، دیالیز، سینمای اجتماعی، امتحان، تحول نظام آموزشی، دنیای بچه‌ها و مردم‌نگاری آن، نقد ارزیابی آموزشی، مرگ، آشپزی، توهم عجیب رسانه‌ای و اشرافیت نسبت به مخاطب، مخالفت با کارهای غیر کلیشه‌ای، رفتار اجتماعی برنامه‌های دین در تلویزیون، روزنامه‌نگاری عامه‌پسند و زردهای مخاطب خاص، خودزنی سینمای ایران، نگاهی به اختیار مرد، ویژگی‌های زن در جامعه شرق و غرب، کارت عروسی، کارت‌های عروسی اول انقلاب، عروسی در مدرسه، عروسی مهاجران، شهید فیاض‌بخش اولین شهید بهزیستی، شعر اجتماعی، نسخه‌های تاریخی آشپزی مثل کتاب جامع الصنایع، سفرنامه اسپانیا و پرتقال و مکه، دنیای سحرآمیز تلفن همراه، افسانه روزنامه‌نگاری بی‌طرف، آموزش انگلیسی، اقتصاد اسلامی در نظام اجتماعی امروز، مکتب غذاهای سنتی ایران، اقتصاد خانواده به بهانه ماه رمضان، غلبه سازمان بر محتوا در روزنامه‌نگاری انقلاب، عدالت رسانه‌ای و اختصاص درست ضرایب به مفاهیم، عینک و عینک‌فروشی، لیزر نکنید ممکن است کور شوید، برنامه کشوری پیشگیری از تنبلی چشم، از دست فروشنده لنز نخرید، نیم‌روز مهمان برادران عینک‌فروش، بررسی بیماری‌های شایع چشم، کنترل قند خون برای جلوگیری از کوری، نقد چهارشنبه‌های لعنتی، برنامه شب‌های روشن، بیشتر حرف‌های اجتماعی دینی هستند، فوتبال در تلویزیون خط قرمز ندارد، مسئله اصلی زندگی دینی است، حرف‌هایی درباره ادعای برابری حقوق زنان و مردان، دستور کار مخفی تلویزیون برای فریب مخاطب، مروری بر سیاست‌های نوین جهانی در اقتصاد، ریا و…

پرداختن به تأثیر و تأثر اندیشه، هنر، ادبیات، رسانه و فرهنگ عمومی

badri (2)او علاوه بر پرداختن به مسائل روز به تأثیر و تأثر حوزه‌های مختلف فرهنگ برهم می‌پردازد مثلاً در حوزه داستان، پرداختن به انیمیشن‌های شجاع، Rock in the Road، من نفرت‌انگیز ۲، والاس و گرومیت،UP، مونرو آلیس در سرزمین عجایب  و… فیلم و رمان‌های هوگو، پرواز بر آشیانه فاخته، شب‌های روشن، غرور و تعصب، تاوان، خوشه‌های خشم، رمان خدمتکار از کل‌ترین استاکت و فیلم HELP بر اساس آن، رمان و فیلم مانی‌بال نوشته مایکل لوییز، نمایش ترن و…. حرکت از قصه به فیلم یا تئاتر و انیمیشن و از فیلم به قصه، از داستان به‌عکس و بالعکس و… را می‌بینیم. اقتباس و این نسبت‌های رفت و برگشتی سرفصلی ثابت در کارهای اوست مثل وسترن‌های اقتباسی. یا برقراری نسبت بین حوزه اندیشه و داستان یا فرهنگ و زندگی عمومی و … بدری از تأثیر و تأثر این حوزه‌ها یا چهره‌های آن‌ها نسبت به هم حرف جدید می‌آفریند. گاهی نیز مسئله فراتر است مثلاً در مورد رمانی که وضعیت جغرافیایی یک منطقه خاص را بررسی کرده است استادیار هیدرولوژی دانشگاه شهید چمران اهواز، پدر جغرافیا یا استاد کشاورزی مشهد را به کار می‌گیرد. یا به بهانه‌های مختلف ناشران آثار را به گفتگو می‌گیرد مثل گفتگو با صاحبان انتشارات ترجمه‌کننده کارهای روسی، یا توس، قدیانی، گوتنبرگ، روزبهان و… این تأثیر و تأثرها مسئله‌های جدید و مهم زیادی آفریده است نظر: نگاه به سفرنامه، نمایشگاه کتاب، داستان کوتاه و جنگ، رابطه سینما و داستان کوتاه، داستان کودکی، داستان‌های زندگی واقعی، رمان طنز، داستان و ضعف فیلم‌نامه‌های ایران، قصه‌ها و آدم‌ها، الگوی عملی نوشتن داستان‌های دینی، نقدهای غلط و صوری و سرکاری، ادبیات اجتماعی، واکاوی دلایل اقبال به کتب داستان‌ننویس‌ها مثل دا و شازده حمام و عدم اقبال به داستان‌نویس‌ها، ضرورت پرداختن به فقر نه به‌صورت اسکروچ و ارباب خوب و بد بلکه به‌صورت رهایی‌بخش، هوشنگ مرادی کرمانی از منظر فقر (قصه‌های مجید)، داستایوفسکی و چارلز دیکنز از منظر فقر، ادبیات علمی تخیلی از ترس فقر، آلبرکامو از منظر فقر، ادبیات جنگ و اهمیت آدم‌ها نه صرف جنگ، بررسی نسخه‌های واقعی مثلاً در مورد سفرنامه‌های برادران امیدوار، روزنامه‌نگاری جنگ، ادبیات کارگری، داستان‌های پلیسی، زبان بی‌اصالت تلویزیون، ننوشتن دروغ، نقد رویکرد تلخ و ناامیدانه و…

توجه به کار جبهه‌ای

علاوه بر پرداختن به چهره‌های جبهه فرهنگی انقلاب در نشریه، معرفی و تبلیغ کارهای آن‌ها را جدی می‌گیرد. معرفی محصولات چهره‌ها، تبلیغ مجلات همسو مثل امتداد، خط، روضه، راه، خیمه و…، تبلیغ شبکه کتاب‌خوانان حرفه‌ای، دفاتر ایام و… نمونه این رویکرد است. معرفی مداوم انبوه کارهای داخلی‌ها و هم‌جبهه‌ای‌ها موجب نشده مجلات او وجهه خبری بیابند و وجهه تحلیلی نشریات او بر وجهه خبری‌شان چربیده است. علاوه بر چهره‌ها و عناصر خیل آثار خوب داخلی مرتبط با موضوع کارش خودنمایی می‌کند، مثلاً در حوزه داستان ارجین گربه، آنک آن یتیم نظرکرده محمدرضا سرشار، درخت جادوی غفارزادگان، داستان‌های زیر بازارچه نظربیگ، کتاب تلخ‌ترین نوشته من، قصه‌های مجید، جان‌ستان تا کابل‌ستان، رمان نوید و نگار، کتاب ببر سفید هندی، کتاب آه، منهای فقر حکیمی، ارتباط ایرانی، دیو سپید پای‌دربند و….

این نوشته در یادداشت ارسال و , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

One Response to محمدحسین بدری، ژورنالیستِ اجتماعیِ زاینده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *