سعید زیباکلام، فیلسوف معنوی انقلابی

122292روحیه انقلابی او موجب شده با وجود گوشه‌گیری و درگیری علمی جدی او، از مسائل روز انقلاب دور نباشد، شناخت دقیق و درست او از آرمان‌هایی مثل حاکمیت اسلام، استقلال، عدالت، آزادی، پیشرفت و تربیت باعث شده نقاط را درست تشخیص دهد، اما برای ورود به هر موضوع در این عرصه‌ها به این شناخت بسنده نکرده و حتماً همان عینک دقت علمی و تفسیر متون را به همراه آورده است. صدها و هزاران صفحه را می‌خواند تا در یک تجمع دانشجویی سخنرانی کند و مثل یک متن علمی یک صفحه سخنرانی را سرشار از ارجاع به مطالب دقیق و بررسی شده قرار می‌دهد.

بسم الله الرحمن الرحیم

  • زندگی سعید زیباکلام

دکتر سعید زیباکلام در سال ۱۳۳۲ در تهران متولد شد. مهندسی برق و الکترونیک را در سال ۱۳۵۶ در انگلستان به پایان رساند و در همان سال دوره کارشناسی ارشد صلح شناسی (گرایش جامعه‌شناسی انقلاب) را در دانشگاه برادفورد انگلستان آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. وی در آن دوره جزو فعالان اصلی انجمن اسلامی دانشجویان در انگلیس بود. وی بعد از برگشتن به کشور علاوه در نقش‌آفرینی در انقلاب، کاردار جمهوری اسلامی در فیلیپین و سپس کاندیدای سفارت ایران در چین شد که اختلاف او با رویه وزیر امور خارجه وقت میرحسین موسوی موجب کنار گذاشتن او از هر دو منصب شد. سپس رییس اداره سازمان‌های بین‌المللی وزارت خارجه گشت و در همین دوره نماینده جمهوری اسلامی در بیست و هشتمین اجلاس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شد. اختلافات او با رویه دکتر ولایتی در تعاملات خارجی در وزارت خارجه موجب خروج او از وزارتخانه و از سرگرفتن تحقیقات و مطالعات وی شد. وی دوره دکتری را در رشته فلسفه در سال ۱۳۶۵ آغاز کرد و در سال ۱۳۶۹ از دانشگاه لیدز انگلستان فارغ‌التحصیل شد. سپس به کشور بازگشت و به تدریس در دانشگاه‌های مختلف مشغول شد، به‌صورت نمونه مرکز تربیت مدرس حوزه علمیه قم (دارالشفا)، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه مفید، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاه باقرالعلوم (حوزه علمیه قم)، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) (حوزه علمیه قم)، دانشگاه الزهرا (س)، مدرسه عالی شهید مطهری، دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه تهران. وی هم‌اکنون استاد فلسفه و عضو هیئت‌علمی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است و در سه حوزه فلسفه و روش‌شناسی علوم (طبیعی و اجتماعی)، فلسفه سیاست و فلسفه‌های پست‌مدرن مشغول به آموزش یا پژوهش است.

  • روحیه پژوهشگری و علم‌آموزی و تدریس جدی

کلاس‌های دکتر زیباکلام، کلاس‌های عمیقی است، چراکه او از سؤال دانشجویان استقبال کرده و عمق و گستره مطالعات او از فلسفه علم تا فلسفه دین تا فلسفه اولی (علی‌رغم مشرب علمی مخالف او با فلسفه) به‌ویژه مطالعات گسترده و زبان‌اصلی و تن ندادنش به تقلیل‌های ترجمه‌های ضعیف موجود موجب شده تا جذابیت کلاس او دوچندان شود. البته او به‌شدت به دقت‌های علمی پایبند است، آنچه به‌غلط مصطلح سختگیری خوانده می‌شود، به قول خودش تلاش می‌کند تا هیچ امر فرامعرفتی را در کار معرفتی دخیل نکند، او خوب درس می‌دهد و جدی امتحان می‌گیرد و از این‌که حتی در کلاس دکتری (برخلاف عرف غلط رایج محیط علمی) بعضی دانشجویان او درس‌ها را به علت عدم پشتوانه علمی جدی بیفتند، حتی اگر از نظر فکری و سیاسی به او نزدیک باشند، ابایی ندارد. اما همه به جدی و قابل استفاده بودن کلاس‌های او اذعان دارند. پایان‌نامه‌هایی که او راهنمایی یا مشاوره کرده جزو جدی‌ترین پایان‌نامه‌هاست که او پابه‌پای دانشجو در کار نظارت کرده و از کپی‌برداری، زدن حرف‌های سست و استدلال ناقص جلوگیری به عمل می‌آورد.

ارتباط او با دانشجویان انقلابی یا مخالفتش با مدرنیست‌ها باعث نشده خلط مباحث معرفتی و فرامعرفتی بر کار او سایه بیندازد، عدم رعایت موازین علمی از سوی نزدیک‌ترین دانشجویان او موجب برخورد او در پایان‌نامه با آنان ضمن حفظ روابط دوستی و انقلابی شده است. علی‌رغم این جدی بودن او مسئولیت کار را به عهده گرفته و برخلاف عرف اساتید، دانشجو را در جلسه دفاع رها نمی‌کند و جانانه از او دفاع می‌کند، در مقامی نیز که در مقام استاد داور واقع‌شده بعضی رویکردهای غلط و تحقیر بی‌جای دانشجو یا آوردن میوه و شیرینی و خانواده برای گرفتن نمره و … را برنمی‌تابد و در داوری دخیل نمی‌کند. او در کار علمی و آثار خود نیز دقیق است، یک کتاب خارجی را بارها تدریس می‌کند، با وجود مسلط بودن خود به زبان انگلیسی بارها نقدهای دانشجویان را می‌شنود و سپس خود کتاب را ترجمه می‌کند. این ترجمه بارها بازخوانی می‌شود بعضاً سال‌ها تدریس می‌شود تا راهی بازار نشر شود. در مورد آثار تألیفی او مشکل دوچندان است و دقت و بازخوانی از جانب خود او دانشجویانش که با خواست خود به این کارها مبادرت می‌ورزند دوچندان است، او حتی سست‌ترین نظرات را ازنظر دور نمی‌دارد. مقالات او در جدی‌ترین ژورنال‌های علمی دنیا نظیر Dialectica،International Studies in Philosophy of Science،Physis،Journal for General Philosophy of Science انتشاریافته است. در نشریات علمی-تخصصی و علمی-فرهنگی داخلی نیز ده‌ها مقاله از او منتشرشده است. در کنار آن مقام علمی او به‌گونه‌ای است که کارگاه‌های آموزشی متعدد برای اساتید برگزار کرده است و بسیاری از اساتید به نام امروز علوم انسانی کشور در کلاس‌های درسی یا کارگاه‌های او شرکت داشته یا با او تعاملات علمی دارند. در همایش‌های متعدد نیز مقاله ارائه داده است. گذشت از مقاله‌ها تاکنون شش کتاب از او در قالب ترجمه و تألیف منتشرشده است: چیستی علم درآمدی بر مکاتب علم‌شناسی فلسفی، طرح و نقد نظریه لیبرال دموکراسی، معرفت‌شناسی اجتماعی و ساختار انقلاب‌های علمی در انتشارات سمت و دو جلد خلاف جریان در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. کارهای جدی او باعث شده منتقدانش هم نتوانند او را نادیده بگیرند. شاید نوع نگاه او به عقل، دستاوردهای بشری، فلسفه و نفی بسیاری از آن‌ها در حوزه علمی با مکتب معیار انقلاب منطبق نیست، اما روحیه علمی، اهمیت دادن به دانشجو، روحیه اخلاقی و انقلابی او جاذب دیگران به او شده است.

  • وقت گذاشتن برای شاگردان و تربیت نیرو

درب اتاق او و کلاس‌های او به روی همه باز است. حتی بسیاری افراد از دانشگاه‌های دیگر در کلاس‌های او شرکت می‌کنند و بسیاری از افراد در حوزه‌های مختلف علوم انسانی اعم از فلسفه، علوم قرآنی، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی و…. برای مشاوره به سراغ او می‌آیند و درب اتاق او به‌روی همه طیف‌های فکری، علمی و سیاسی دانشجویی باز است. حتی بعضی دانشجویان غیرهمراه با جمهوری اسلامی، مدرنیست یا انقلابی مخالف با مشرب فکری و علمی او برای مشاوره علمی یا مشاوره برای ادامه تحصیل یا مشاوزه یرای فعالیت‌های انقلابی به سراغ او می‌آیند. او نه‌تنها در کلاس‌های رسمی و مشاوره دانشجویان که در آموزش غیررسمی نیز حضور فعال دارد، بارها شده برای فلان حلقه مطالعاتی حتی بدون دریافت هزینه ماه‌ها به فلان تشکل دانشجویی رفته است. در برابر تربیت سازمان‌دهی شده نیروهای مدرنیست به‌ویژه حرکت‌های دوچندانی را سازمان می‌دهد. هزینه‌هایی نظیر جلوگیری از دادن واحد جدی به او، یا جلوگیری و تبانی با دانشجویان برای عدم پایان‌نامه گرفتن با وی نیز بر وی تحمیل شده است.

  • روحیه معنوی و اخلاقی

اولین مطلب غیر از شأن علمی که در برخورد با دکتر زیباکلام توجه هر فردی را به خود جلب می‌کند. روحیه اخلاقی و معنوی، تعبد به شریعت و تقید به مستحبات، اذکار، انس جدی با قرآن و تفسیر قرآن است به‌گونه‌ای که علی‌رغم این‌که مهم‌ترین شهرت او مطالعه در فلسفه علم است چندین برابر مطالعات خود در آن حوزه مطالعات قرآنی و تفسیری حتی بعضی تفاسیر کم‌تر موردتوجه مثل تفسیر نورالثقلین از او دیده‌شده است. این روحیه باعث شهرت‌گریزی، پرهیز از سخن گفتن و موضع‌گیری در نقاطی که احساس کند خطر انگیزه الهی را تهدید می‌کند، اما استقبال از خطر در مواقع ضروری شده است. این روحیه موجب شده خیلی جاها با وجود تریبون داشتن و دسترسی به فعالان دانشجویی و انقلابی و مردمی از ظلم‌هایی که به شخص او می‌شود گذشت کند. مثلاً در برابر توهین ورود به مسائل خانوادگی وی از جانب برادرش که ازنظر فکری و سیاسی در مقابل او قرار دارد، علی‌رغم خلاف واقع بودن بسیاری از مطالب گفته‌شده حاضر به مقابله‌به‌مثل، شکایت یا… نشد. از کوچک‌ترین وقت‌ها مثل مسیر رفت‌وآمد پیاده یا سواره برای دعا و قرآن و ذکر استفاده می‌کند.

  • حفظ روحیه انقلابی جوانی، ارتباط با تشکل‌های انقلابی و هدایت حرکت‌های مهم

عنصر مهم دیگر در شخصیت سعید زیباکلام حفظ روحیه انقلابی اوست. او این روحیه انقلابی دوران جوانی و مبارزات انقلاب را هم‌اکنون نیز با خود به همراه دارد. روحیه‌ای که باعث شده تا او در برابر رویکردهایی که ناسازگار با الگوی انقلاب اسلامی می‌یافت مقامات دهان‌پرکن دیپلماتیک و عالی وزارت خارجه را رها کند، یا در محیط علمی به علت نرفتن زیر بار بعضی فشارهای فرامعرفتی از موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و دانشگاه امام صادق (ع) رها کرده است.

elan1wاین روحیه انقلابی باعث شده با وجود گوشه‌گیری و درگیری علمی جدی او، از مسائل روز انقلاب دور نباشد، حتی اگر شناخت جدی از آن حوزه تخصصی ندارد، شناخت دقیق و درست او از آرمان‌هایی مثل حاکمیت اسلام، استقلال، عدالت، آزادی، پیشرفت و تربیت باعث شده نقاط را درست تشخیص دهد، اما برای ورود به هر موضوع در این عرصه‌ها به این شناخت اجمالی بسنده نکرده و حتماً همان عینک دقت علمی و تفسیر متون را به همراه آورده است. صدها و هزاران صفحه را می‌خواند تا در یک تجمع دانشجویی سخنرانی کند و مثل یک متن علمی یک صفحه سخنرانی را سرشار از ارجاع به مطالب دقیق و بررسی شده قرار می‌دهد. زمانی که خطر جدی از مذاکرات هسته‌ای احساس می‌کند، هزاران مطلب را به زبان‌اصلی بررسی کرده شبهاتش را با کارشناسان و متخصصین مطرح می‌کند و به‌روزترین تحلیل و مطالب طرف مقابل را می‌یابد. موضع‌گیری سیاسی و فرهنگی موجب نمی‌شود سنت علمی او تغییر کند و از دقت علمی خود بکاهد. یعنی با متد علمی وارد محیط سیاسی می‌شود و این‌گونه چون مداقه جدی دارد، دور کردن او از تحلیلش در اکثر موارد امری قریب به محال است. او راه‌انداز حرکت‌های مهم ملی نظیر جنبش دفاع از استقلال بود و با توجه به سوابق خود در آژانس انرژی اتمی و اداره سازمان‌های بین‌المللی وزارت خارجه اولین کسی بود که زنگ خطر NPT و پروتکل الحاقی را در سال ۱۳۸۲ به صدا درآورد و دانشجویان انقلابی را در مسیرشان راهنمایی کرد. او از معدود اساتیدی است که درحرکت‌های انقلابی مثل یک فعال دانشجویی کنار دانشجویان می‌نشیند.

عکس معروف او در حال توزیع تراکت مثل یک کارگر ساده در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹۲ نمونه‌ای از این روحیه است. روحیه‌ای که بعد از توافق ژنو درخطر قرار گرفتن منافع ملی در آن موجب شد یک سال تمام شهر به شهر، روستا به روستا، دانشگاه به دانشگاه، مسجد به مسجد، هیئت به هیئت و.. برود و از نخبگان و اساتید تا دانشجویان و مردم عادی را نسبت به مسئله شفاف کند، و از شکایت قانونی، تهدید، تضییق در محیط علمی و… نهراسد. او با وجود شأن علمی خود، در تزاحم بین کار انقلابی و کار علمی، ضمن بقای بر حداقل‌های ضروری – که بسیار بالاتر از اساتید معمول و بی‌خیال نسبت به انقلاب است- کار انقلابی را در اولویت اول قرار می‌دهد و مثلاً یک سال تمام اولویت اول زندگی او انرژی هسته‌ای می‌شود. روحیه انقلابی مبارزات دانشجویی در انگلیس که او را به هدایت اسلام‌گرایان فیلیپین در دوره کارداری و بعدها هدایت دانشجویان انقلابی مبدل کرد. نقش‌آفرینی گسترده و جدی او در غالب شدن گفتمان عدالت، کنار نرفتن در سر اصلاح آن نمونهٔ دیگری از این رویکرد است که در خاطره دانشجویان دهه هشتاد مانده است. با این‌که حوزه تخصصی او یکی از انتزاعی‌ترین حوزه‌های علمی است، اما او به نافع بودن علم خود همت جدی گماشته است. این نافع بودن باعث شده مثل یک دانشجو در تجمعات شرکت کرده و سخنرانی کند. مثلاً در تجمع دانشجویان مقابل قوه قضائیه در سال ۱۳۸۴ و به آگاه‌سازی افراد و مردم همت جدی بگمارد. تصویر او در تجمع مقابل سفارت فرانسه در اعتراض به حمایت از غزه یا حضور او در تجمع مردم غرب تهران در مخالفت با تغییر کاربری بوستان مادر نمود دیگری از این موارد است. این روحیه انقلابی حتی او را به انتقاد از جدی نبودن هم‌مسلکان خود در دانشگاه کشانده و موجب نشده هویت و منافع صنفی او را در حصار محدود کند. متعدد از کلاس درس تا سخنرانی‌های او مقالاتش نقد نظام آموزشی و آموزش عالی کشور و ضعف‌های اساتید، دانشجویان و مسئولین در آن موجود است.

همین مطلب در تریبون مستضعفین، تصریح

این نوشته در یادداشت ارسال و , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *