جنبش دانشجویی از این پس ۱

ما باید یک بار برای همیشه یک تصمیم جدی بگیریم، اشرافیت معرفتی و گنده گویی ها و نسخه پیچی های نامطابق با جامعه قرار است کنار گذاشته بشود، یا این دوالیسم معرفتی ساختاری دانشگاه با جامعه و مردم قرار است ادامه داشته باشد؟جنبش دانشجویی از مدل فرانسوی زنده باد مرده باد ، حاضر است خارج شود یا نه؟‌  ویرانگری و چپ گرایی در کنش سیاسی و اجتماعی جای خود را به همراهی با جامعه و مردم خواهد داد یا ماکزیمم به صورت صنفی و به دنبال مطالبات انتکتول ها و قشر تحصیل کرده طبقه متوسط جدید خواهد بود؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اشاره: این متن چهار سال پیش به درخواست یکی از نشریات دانشجویی دانشگاه تهران نوشته شد.

۱-      جنبش دانشجویی مثل دانشگاه برون زا شکل گرفت . موج مارکسیتسی دهه ۳۰ و ۴۰ و التقاطی چپ دهه ۴۰ و ابتدای دهه۵۰ و لیبرال دهه ۷۰ نمودهای عینی آن هستند. تنها موج اسلام گرای انتهای دهه ۵۰ و ابتدای دهه ۶۰ بود که هم درون زا بود، یعنی بر ساس مقتضیات جامعه ایران شکل گرفته بود،‌هم مطالبات مردم ایران را نمایندگی می کرد، هم پایبند به ارزش های مردم ایران بود، و اسلام به عنوان گفتمان غالب جریان دانشجویی پذیرفته شده بود وابستگی خارجی نداشت. رهبری واحد مبتنی بر منبع نشر همان گفتمان داشت(امام) و به صورت خودجوش اقدام می کرد. و به شدت با اقشار مختلف به جز اقشار مرفه جامعه و جریان های التقاطی وابستگی و بده بستان معرفتی و فکری و عملی داشت. و به ویژه با اقشار محروم و فرودست جامعه مرتبط بود.

۲-      عوض شدن طبقه دانشجویان به خاطر ساختار پولی ورود به دانشگاه ها (مدارس غیر انتفاعی و کلاس های کنکور ، پولی شدن دانشگاه و افزایش دوره های پولی و خصوصی نسبت به دوره های روزانه) نداشتن آرمان به خاطر«رشد فردیت و روزمرگی(به تبع توسعه نامتوازن)، بی اطلاعی از منظومه آرمان های انقلاب و عدم درک اولیت ها میان این آرمان ها(به تبع دوری از مردم و نظام ارزشی خویش)، سیاست زدگی و پیاده نظامی جنبش دانشجویی برای احزاب، گروه ها و شخصیت ها(به تبع تجربه های تلخ دهه ۷۰)، سکوی پرتاب شدن بعضی تشکل های دانشجویی و به تبع آن از بین رفتن اخلاص و خلوص و اصالت این حرکت ها به ویژه با سیطره گفتمان معطوف به قدرت ، یاس در نتیجه«عدم درک درست جایگاه خود و نتیجتا ناامیدی به خاطر  عدم دستیابی به بعضی خواسته ها و خواسته های نامعقول بعضی دوره ها، فضای انتقادی صرف و ورود به چرخه بسته نقد برون گفتمانی، تخلیه هیجانات سنین جوانی با موسیقی های راک و پاپ برای غیر مذهبی ها و عزاداری های هیجانی صفیانه برای مذهبی ها، رشد جریان های فکری آلترناتیو انقلاب اسلامی نظیر غرب گرایی، سنت گرایی انجمن حجتیه ، عدم ارتباط سیستماتیک فعالین دانشجوی با مردم و اقشار فرودست جامعه و مطالبات و نیازهای ان ها و… همه و همه شرایط رکود دانشگاه ها را رقم زد، که با انتحار بعضی از جریان ها و عقده سیری ناپذیر تکرار می ۱۹۶۸ و فرانسوی زدگی و تایید و تکذیب های کاذب و برای بعضی از جریان ها تداوم یافت.

۳-       امروز بعد از ۶ دهه تکاپوی جنبش دانشجویی فرصت مناسبی برای بازخوانی و تعویض شرایط مهیا شده است. ما باید یک بار برای همیشه یک تصمیم جدی بگیریم، اشرافیت معرفتی و گنده گویی ها و نسخه پیچی های نامطابق با جامعه قرار است کنار گذاشته بشود، یا این دوالیسم معرفتی ساختاری دانشگاه با جامعه و مردم قرار است ادامه داشته باشد؟جنبش دانشجویی از مدل فرانسوی زنده باد مرده باد ، حاضر است خارج شود یا نه؟‌  ویرانگری و چپ گرایی در کنش سیاسی و اجتماعی جای خود را به همراهی با جامعه و مردم خواهد داد یا ماکزیمم به صورت صنفی و به دنبال مطالبات انتکتول ها و قشر تحصیل کرده طبقه متوسط جدید خواهد بود؟ اصلا جنبش دانشجویی قرار است جنبش اجتماعی بماند یا معطوف به قدرت و سیاست زده و به مثابه ی پیرامون در برابر سیاست فراز و فرودهای آن مشخص خواهد شد یا به مثابه یک جریان اجتماعی عمل خواهد کرد و پیاده نظامی جریان ها و احزاب سیاسی و اعتراض و تشویق در موارد نیاز آن ها را ادامه خواهد داد؟ دال برتر گفتمان جنبش دانشجویی چیست و استکبارستیزی، عدالتخواهی، استقلال خواهی در کجای این منظومه قرار می گیرد؟ نگاه ما به اولویت در پی گیری اهداف چیست و در چه چارچوب معرفتی آن را پی گیری می کنیم؟

۴-      با پاسخ دادن این سوالات حسات و کلیدی خیلی از خط و مرزها و دعواها فروکش می کند و اولویت های کاری، مدل برخورد با جامعه، حاکمیت و دولت های خارجی مشخص خواهد شد. پاسخ این پرسش ها پیچیده نیست، البته اگر نخواهیم با روزمرگی و سطحی گرایی روند غلط اکثر این ۶ دهه با آن برخورد کرد. چنان که جنبش دانشجویی در یک برحه توانسته پاسخ این مسائل را حل کند و بعد از رهبری انقلاب به عنوان موثرترین نیروی اجتماعی بخش عمده ای از تاریخ ما را تحت تاثیر خویش قرار داد.

همین مطلب در عدالتخواهی، جهان نیوز،

این نوشته در یادداشت ارسال و , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

One Response to جنبش دانشجویی از این پس ۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *