بایگانی دسته: هنر و ادبیات

دلم برای تو تنگ است مصطفی مازح عزیز خط شکن من، دلاور فاتح قیام مثل تو باید! دوباره جان بازید شکست هجمه ی دشمن، به دستت آغازید کسی که منتظر ماندن کسان، ننشست و عهد یاری مولای خویش را نشکست … ادامه‌ی خواندن→

هیچ معلوم است مبنای شمایان آیا؟ لیبرالانه عمل، ضدّ سخن گفتن‌ها لیبرالی به عمل، لاف عدالت دادن حال، با کرده به این گاف شهادت دادن لیبرالی ز اصول است به آن دل بستید؟ اف بر این شیوه و مسلک که … ادامه‌ی خواندن→

باز پیچید صدا، رایحه ی روح الله شمع گونه به طواف همه ی حزب الله بانگ سید علی خامنه ای بین حرم تا که بالا رفت هم چون رجز ثارالله «ما که از حضرت روح الله شاخص داریم بر سر … ادامه‌ی خواندن→

ببین که سر زده از غزّه بانگ روح الله سکوت نیست درون مرام حزب الله قیام کن تو به ذکر علی ولی الله بیا و بت بشکن لا اله الّا الله برادرم سپر خویشتن زمین مگذار نمانده جز قدمی تا … ادامه‌ی خواندن→

وقتی که در حیات، به تکرار می‌رسیم با مشق‌های مانده ی بسیار می‌رسیم وقتی زمین، برای نفس، تنگ می‌شود وقتی که قلب، سخت‌تر از سنگ می‌شود من آمدم سوار شوم کشتی نجات! تا مثل اهل بیت، شود، مردن و حیات … ادامه‌ی خواندن→

آن یک پی بهشت و یکی خود بهشت بود این‌ها نتیجه ی عمل و سرنوشت بود دل­خوش به یاری شهدا پا بنه به پیش تغییر تا کند به کفت سرنوشت خویش ضعف و خراب کاری ما پاک می‌شود وقتی که … ادامه‌ی خواندن→

حالا که جز به حبل ولا اعتصام نیست با این که عزم و همّت و اخلاص، تام نیست من آمدم شکستگی‌ام را دوا کنی یاری برای ماندن در جبهه‌ها کنی جز بر در حریم شمایم امید نیست هر کس قبول … ادامه‌ی خواندن→

یک عمر دویدیم و دل از خویش بردیم هر راه که رفتیم به مقصد نرسیدیم بشکسته تر از خویش ندیدیم در این عمر هر ذکر که گفتیم جوابی نشنیدیم

از بهر تشکیل حکومت دین کندن طاغوت ز روی زمین صدیقه طاهره جان فدا کرد محسن خود فدای مرتضی کرد شهید ولایت – برای عدالت مادر ما حضرت زهرا – فاطمه‌ام ابیها فاطمیه مادر انقلاب است ننگ به هر که … ادامه‌ی خواندن→

این یکی گفت: «همه با هم کار» (۱) «وطنم را دوباره خواهم ساخت» (۲) تکه ای از شعار دیگر بود این بگفت و به هر چه ارزش، تاخت

لیک بر فرمان تو مولا ما همه شمشیر در دستیم تا بدانی در غیابت هم دست روی دست ننشستیم ضد زشتی‌ها علم کردیم بیرق سرخ تو را مولا ضد استکبار برپاییم با خمینی، خامنه ای، ما